یخ فروش جهنم 🔥
#یخ_فروش_جهنم 🔥
رمان ارتش
پارت نودو دو
الناز و اطلس:بابایی
هاکان:بهبه عشقای بابا بیاین بغلم ببینم
دلم براتون تنگ شده بود
همینطور برای مامانتون
ملکا:منم همینطور عزیزم
برو دستاتو بشور بیا غذا ها رو الان میکشم دیگه فک کنم برسن
هاکان:باشه عشقم الان میام کمکت
که در خونه در زدن
رفتم تا درو باز کنم
ملکا و هاکان:سلام مامان و بابا جون خوش اومدین(مامان بابای هاکان)
خوش اومدی ارتان
خوش اومدی مامان و باباجون(مامان بای ملکا)
خوش اومدین دخترا(دوستام)
که آخرین مهمونمون
هاکان:هاریکا تو اینجا چیکار میکنی
ملکا:عشقم من گفتم بیاد
هاریکا:ملکا دعوتم کرد ولی من نمیخواستم مزاحمتون بشم
هاکان:خوش اومدی بیا داخل
همه دور هم نشسته بودم غذا میخوردیم
بعد از غذا هم نشستیم دور هم تلویزیون میدیدم
ملکا:خوب هر کی پف فیل میخواد از روی میز برداره
همه پاشدن
تا برای خودشون پف فیل بردارن
ارتان صحبت میکنه..
بلند شدم تا برای خودم پف فیل بردارم که وقتی برگشتم خوردم به هاریکا
رمان ارتش
پارت نودو دو
الناز و اطلس:بابایی
هاکان:بهبه عشقای بابا بیاین بغلم ببینم
دلم براتون تنگ شده بود
همینطور برای مامانتون
ملکا:منم همینطور عزیزم
برو دستاتو بشور بیا غذا ها رو الان میکشم دیگه فک کنم برسن
هاکان:باشه عشقم الان میام کمکت
که در خونه در زدن
رفتم تا درو باز کنم
ملکا و هاکان:سلام مامان و بابا جون خوش اومدین(مامان بابای هاکان)
خوش اومدی ارتان
خوش اومدی مامان و باباجون(مامان بای ملکا)
خوش اومدین دخترا(دوستام)
که آخرین مهمونمون
هاکان:هاریکا تو اینجا چیکار میکنی
ملکا:عشقم من گفتم بیاد
هاریکا:ملکا دعوتم کرد ولی من نمیخواستم مزاحمتون بشم
هاکان:خوش اومدی بیا داخل
همه دور هم نشسته بودم غذا میخوردیم
بعد از غذا هم نشستیم دور هم تلویزیون میدیدم
ملکا:خوب هر کی پف فیل میخواد از روی میز برداره
همه پاشدن
تا برای خودشون پف فیل بردارن
ارتان صحبت میکنه..
بلند شدم تا برای خودم پف فیل بردارم که وقتی برگشتم خوردم به هاریکا
۱۳.۹k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.