قبول کرد
& تو ... تو واقعا منو دوست داری؟
# خب ...
@ اره دوست داره
# برید بیروننننننننن
÷ های سنسه
# بابت اونا ببخشید
& جواب منو بده
# اره ... دوست دارم
& از کی ؟
# از همون روزی که دیدمت
& منم از تو خوشم میاد ... ولی بیا یکم بیشتر با هم آشنا بشیم
# موافقم
& بیا فردا رو از صبح تا شب بیرون با هم وقت بگذرونیم نظرت چیه ساتورو؟
# موافقم
& پس تو برو خونت ... بخواب فردا با هم میریم
# اوکی .. پس شب بخیر
÷ سنسه چیشد ؟
# شما چرا اون کار رو کردین؟
÷ نظر مگومی بود از من چیزی نپرسید
# مگومی ؟
@ به من چه بد شد مگه ؟
# راستش رو بخوای ازم خواست فردا کل روز رو باهاش وقت بگذرونم تا همدیگه رو بهتر بشناسیم
÷ راستی فردا نوبارا هم میرسه
# خوبه شما دیگه هر روز برای غذا به من ضرر مالی نمیزنین
برش زمانی فردا صبح گوجو و نامی
# خب اول کجا بریم
& نمی دونم بیا همینجوری قدم بزنیم
# باشه
& شغلت چیه ؟
# من یه جادوگر جوجوتسو ام که خلافکار ها رو دستگير میکنه
# اگه بهش بگم نفرین با من بهم میزنه
& که اینطور شغل خوبی داری
& خواهر یا برادری داری ؟
# نه ندارم
# نامی من اگه بخوام بقیه زندگیمو با تو سپری کنم قبول میکنی ؟؟؟
& خب با توجه به اینکه دوست دارم
قبول میکنم
برش زمانی ***۱۰ شب
# خیلی روز خوبی بود
# وقتی داشت میرفت خونه بوسیدمش و فرستادمش خونه
+ دختره عجب خر شانیسه
@ چی شد
÷ ردتون کرد
# گفت : بله
@ مبارکههههههههههه
÷ ایشالا خوشبخت بشید
@ چیشد ؟
# خب ...
@ اره دوست داره
# برید بیروننننننننن
÷ های سنسه
# بابت اونا ببخشید
& جواب منو بده
# اره ... دوست دارم
& از کی ؟
# از همون روزی که دیدمت
& منم از تو خوشم میاد ... ولی بیا یکم بیشتر با هم آشنا بشیم
# موافقم
& بیا فردا رو از صبح تا شب بیرون با هم وقت بگذرونیم نظرت چیه ساتورو؟
# موافقم
& پس تو برو خونت ... بخواب فردا با هم میریم
# اوکی .. پس شب بخیر
÷ سنسه چیشد ؟
# شما چرا اون کار رو کردین؟
÷ نظر مگومی بود از من چیزی نپرسید
# مگومی ؟
@ به من چه بد شد مگه ؟
# راستش رو بخوای ازم خواست فردا کل روز رو باهاش وقت بگذرونم تا همدیگه رو بهتر بشناسیم
÷ راستی فردا نوبارا هم میرسه
# خوبه شما دیگه هر روز برای غذا به من ضرر مالی نمیزنین
برش زمانی فردا صبح گوجو و نامی
# خب اول کجا بریم
& نمی دونم بیا همینجوری قدم بزنیم
# باشه
& شغلت چیه ؟
# من یه جادوگر جوجوتسو ام که خلافکار ها رو دستگير میکنه
# اگه بهش بگم نفرین با من بهم میزنه
& که اینطور شغل خوبی داری
& خواهر یا برادری داری ؟
# نه ندارم
# نامی من اگه بخوام بقیه زندگیمو با تو سپری کنم قبول میکنی ؟؟؟
& خب با توجه به اینکه دوست دارم
قبول میکنم
برش زمانی ***۱۰ شب
# خیلی روز خوبی بود
# وقتی داشت میرفت خونه بوسیدمش و فرستادمش خونه
+ دختره عجب خر شانیسه
@ چی شد
÷ ردتون کرد
# گفت : بله
@ مبارکههههههههههه
÷ ایشالا خوشبخت بشید
@ چیشد ؟
۳.۳k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.