در شهر کوهستانی اکوادور یک جنشواره گل برگزار میشد که مردم
در شهر کوهستانی اکوادور یک جنشواره گل برگزار میشد که مردم در ان شرک میکردند اما داستان های عجیبی در شهر مومباتو شکل گرفته بود طی یک هفته 4 دختر دزدیده شده بودند اما این داستان تمامی نداشت این روند دزدیده شدن در هفته های پیاپی ادامه داشت همه ی قربانی ها دختر بچه هایی در سن 9 تا 15 سال بودند بدتر از ان این بود که پلیس اکوادور هیچ مدرکی نداشت همه ی شهر را ترس فرا گرفته بود به طوری که جشنواره گل تعطیل شده در تلوزیون به صورت عمومی اعلام شد که دختر بچه ها تا جایی که می توانند از خانه خارج نشوند مدارس تعطیل شد بچه ای دیگر در خیابان دیده نمیشد یا گر هم بود بین مادر و پدرش بود که دست او را محکم گرفته بودند
در یکی از روز دختر همراه مادرش برای خرید مقداری غذا روانه مغازه مادر دختر خردسال که متوجه نزدیکی لوپز به دخترش شده بود، با فریادهای خود همسایگان را خبر کرد و به سرعت با پلیس تماس گرفت. ماموران پلیس سرانجام موفق شدند را بازداشت کنند
در حین بازجویی از ان مرد پلیس ها به نتایج عجیبی رسیدند انها که فکر میکردند ان مرد عضو یک باند است انها نمیتوانستند تصور کنند کند که یک مرد به تنهایی و بدون اینکه عضو باند و یا گروهی باشد بتواند این تعداد از کودک را به قتل برساند ان مرد کسی نبو جز پدرو الونسو لوپز که لقب هیولای کوهستان را به خود گرفته بود او در ابتدا هیچ اعترافی نکرد
اما در همان هفته در اکوادور باران شدیدی اب که باعث بالا امدن اب شده بود اما چیزی که عجیب بود این بود که اب همراه خود اجساد دخترانی از سمت جنگل اورده بود
این مسیله موجب وحشت مردم شده بود پلیس های اکوادور به دلیل کافی نبودن مدرک لوپز را ازاد کردند لوپز پس از ازادی به سرعت به سوی امباتو روانه شد او خود را انجا تاجر معرفی میکرد سپس گردنبند و گوشواره های زیبایی را درست میکرد و بعد به وعده ی نشان دادن جنگل انها را به انجا میکشاند و میگفت قبل از غروب حتما انها را به خانه خواهد برد او در هنگام شب در جنگل دخران را خفع میکرد و بعد به انها تجاوز میکرد و انها را در قبری که خود برای انها درست کرده بود میگذاشت او توسط قبیله ای دستگیر شد زوج جوان گردشگری لوپز را از دست انها نجات داد و بعد لوپز انها را فریب داد و فرار کرد طی سفری که به کلمبیا رفته بود پلیس اکوادور او را دستگیر کرد اما او به جنایات خود اعتراف نمیکرد سپس پلیس کششی را به عنوان یک پدوفیل به زندان لوپز منتقل کرد تا از او اعتراف بگیرد طی طرح دوستی لوپز با کشیش لوپز به جنایات خود اعراف کرد او عامل انجان جنایت خود رامادر او فاحشهای بود که ۱۳ فرزند داشت که در اتاقی ۲۴ متری زندگی میکردند و بین آنها و مادرشان هنگام سرویسدهی تنها یک پرده وجود داشت. زمانی که وی ۸ ساله بود مادرش وی را در حال آزار و اذیت جنسی خواهرش یافت و او را از خانه بیرون کرد. او قبل از اینکه از خانه اخراج شود مجبور بود برای مادرش در خیابانها مشتری بیابد.
او بعدها توسط خانوادهای آمریکایی به یک مدرسه بیسرپرستان هدایت شد. اما پس از آنکه توسط یکی از معلمان مورد تجاوز جنسی قرار گرفت از آنجا گریخت. سپس به سرقت خودرو روی آورد. اما دستگیر شد و به زندان افتاد. در زندان او مورد تجاوز گروهی دستهای از زندانیان گردید. او بعدها دو تن از متجاوزین را به قتل رساند.
میدانست سپس او به 16 سال زندان محکوم شد
#جنایی
در یکی از روز دختر همراه مادرش برای خرید مقداری غذا روانه مغازه مادر دختر خردسال که متوجه نزدیکی لوپز به دخترش شده بود، با فریادهای خود همسایگان را خبر کرد و به سرعت با پلیس تماس گرفت. ماموران پلیس سرانجام موفق شدند را بازداشت کنند
در حین بازجویی از ان مرد پلیس ها به نتایج عجیبی رسیدند انها که فکر میکردند ان مرد عضو یک باند است انها نمیتوانستند تصور کنند کند که یک مرد به تنهایی و بدون اینکه عضو باند و یا گروهی باشد بتواند این تعداد از کودک را به قتل برساند ان مرد کسی نبو جز پدرو الونسو لوپز که لقب هیولای کوهستان را به خود گرفته بود او در ابتدا هیچ اعترافی نکرد
اما در همان هفته در اکوادور باران شدیدی اب که باعث بالا امدن اب شده بود اما چیزی که عجیب بود این بود که اب همراه خود اجساد دخترانی از سمت جنگل اورده بود
این مسیله موجب وحشت مردم شده بود پلیس های اکوادور به دلیل کافی نبودن مدرک لوپز را ازاد کردند لوپز پس از ازادی به سرعت به سوی امباتو روانه شد او خود را انجا تاجر معرفی میکرد سپس گردنبند و گوشواره های زیبایی را درست میکرد و بعد به وعده ی نشان دادن جنگل انها را به انجا میکشاند و میگفت قبل از غروب حتما انها را به خانه خواهد برد او در هنگام شب در جنگل دخران را خفع میکرد و بعد به انها تجاوز میکرد و انها را در قبری که خود برای انها درست کرده بود میگذاشت او توسط قبیله ای دستگیر شد زوج جوان گردشگری لوپز را از دست انها نجات داد و بعد لوپز انها را فریب داد و فرار کرد طی سفری که به کلمبیا رفته بود پلیس اکوادور او را دستگیر کرد اما او به جنایات خود اعتراف نمیکرد سپس پلیس کششی را به عنوان یک پدوفیل به زندان لوپز منتقل کرد تا از او اعتراف بگیرد طی طرح دوستی لوپز با کشیش لوپز به جنایات خود اعراف کرد او عامل انجان جنایت خود رامادر او فاحشهای بود که ۱۳ فرزند داشت که در اتاقی ۲۴ متری زندگی میکردند و بین آنها و مادرشان هنگام سرویسدهی تنها یک پرده وجود داشت. زمانی که وی ۸ ساله بود مادرش وی را در حال آزار و اذیت جنسی خواهرش یافت و او را از خانه بیرون کرد. او قبل از اینکه از خانه اخراج شود مجبور بود برای مادرش در خیابانها مشتری بیابد.
او بعدها توسط خانوادهای آمریکایی به یک مدرسه بیسرپرستان هدایت شد. اما پس از آنکه توسط یکی از معلمان مورد تجاوز جنسی قرار گرفت از آنجا گریخت. سپس به سرقت خودرو روی آورد. اما دستگیر شد و به زندان افتاد. در زندان او مورد تجاوز گروهی دستهای از زندانیان گردید. او بعدها دو تن از متجاوزین را به قتل رساند.
میدانست سپس او به 16 سال زندان محکوم شد
#جنایی
۵.۹k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.