🖤 بلک گرل 🖤 پارت ۶🩶🩶🩶🩶
🖤 بلک گرل 🖤 پارت ۶🩶🩶🩶🩶
توکا : شو زود باش لباس بپوش میرویم مخفیگاه .
شو : های نه سان
شو رفت تا لباس بپوشد و آماده بشه توکا هم میخاست لباس گنگشو بپوشه ولی نبود توی هال نبود پس کجاست؟؟
شو : راستی نه سان لباساتو بردم تو اتاقت .
توکا : 🤩مرسی
توکا در ذهن : چه داداشه گلی دارم من .
از زبان توکا
شو رفت تا یک لباس ساده یپوشه وراه بیوفتیم اوه داشت یادم می رفت من که به گنگ نگفتم برن مخفیگاه تلفنم کجاست آها آینجاست .........در حال زنگ زدن به تاماکی
شروع مکالمه
توکا : آلو تاماکی همه ی گنگ رو جمع کن بگو باید تا نیم ساعت دیگه تو مخفیگاه جمع باشن ..سرد(بهتون گفتم با گنگ سرد بر خورد میکنه اونم بخاطر صلاح خود گنگه)
تاماکی : های مفهومه فرمانده
توکا : باشه زود باش
پایان مکالمه
گوشیمو گذاشتم زمین زود رفتم به اتاقم و لباس گنگو پوشیدم ماسکو کلاه لباسو سرم گذاشتم و رفتم پایین به سمت هال شو هم آماده شده خوبه راهی که باید برای رسیدن به گنگ که روی کوهه طی کنیم ۴۵ دقیقه زمان میخواد ولی من ۲۰ دقیقه یاکم تر می رسم چون سرعتم زیاده اونم خیلی
از زبان نویسنده
توکا: شو بدو پارکینگ باید سوار متورم بشیم
شو : های
توکا و شو سوار متور توکا شدن و ۱۵ دقیقه نگذشته بود که رسیدن دم مخفیگاه.
توکا اشاره به نگهبانان گفت:
توکا: متورمو ببر جای همیشگی راستی همه رسیدن ...سرد
نگهبان : بله فرمانده همه اومدن
توکا : خوبه
توکا به سمت در ورودی رفت ولی برای رفتن به جای اصلی که همه اونجان باید از پله ها پایین بریم توکا زود پایین رفت شو هم پشت سرش راه افتاد شو هم قوانین رو خوب میدونست
دو در بزرگ بود توکا هر دوتا رو با دستاش باز کرد و رفت تو وقتی وارد شد همه ی اعضا با دیدن فرمانده ساکت شدن و صاف سر جاهاشون وایستادن ( و اینکه سالون اصلی خیلی خیلی بزرگه و یک سکویه بلند هم داره که توکا فرمانده اونجا وایمیسته و یک صندلی هم بارش گذاشتن از اون صندلی باحالا تا توکا روش بشینه 😎 شو هم معمولا کنار توکا وایمیسته تاماکی هم روی پله های سکو وایمیسته چون معاونه)
توکا رفت و فقط روی سکو وایستا تاماکی هم داد زد
تاماکی : احترام (دوستان احترامشون مال انیمه ی اتک آن تایتانه 😂)
همه احترام گذاشتن توکا هم گفت
توکا: حرف مهمی دارم براتون امروز با فرمانده ی توکیو مانجی گنگ به صورت تصادفی ملاقات کردن اون ازم در خاست کرد که به جلسه ی تومان برم و اون نمی دونه که من بلک گرلم .
تاماکی : فرمانده اجازه دارم چیزی بگم
توکا : بگو
تاماکی : فرمانده تومان هدف ما نیست چون کار بدی انجام نداده تازه اونام از مردم محافظت میکنن
توکا : میدونم درسته ولی قبول کردم باید برم اگه بتونم توی تومان نفوز کنم خیلی خوب میشه برامون .
ادامشو الان میزارم 🥹👌👋👋👋🖤🖤
توکا : شو زود باش لباس بپوش میرویم مخفیگاه .
شو : های نه سان
شو رفت تا لباس بپوشد و آماده بشه توکا هم میخاست لباس گنگشو بپوشه ولی نبود توی هال نبود پس کجاست؟؟
شو : راستی نه سان لباساتو بردم تو اتاقت .
توکا : 🤩مرسی
توکا در ذهن : چه داداشه گلی دارم من .
از زبان توکا
شو رفت تا یک لباس ساده یپوشه وراه بیوفتیم اوه داشت یادم می رفت من که به گنگ نگفتم برن مخفیگاه تلفنم کجاست آها آینجاست .........در حال زنگ زدن به تاماکی
شروع مکالمه
توکا : آلو تاماکی همه ی گنگ رو جمع کن بگو باید تا نیم ساعت دیگه تو مخفیگاه جمع باشن ..سرد(بهتون گفتم با گنگ سرد بر خورد میکنه اونم بخاطر صلاح خود گنگه)
تاماکی : های مفهومه فرمانده
توکا : باشه زود باش
پایان مکالمه
گوشیمو گذاشتم زمین زود رفتم به اتاقم و لباس گنگو پوشیدم ماسکو کلاه لباسو سرم گذاشتم و رفتم پایین به سمت هال شو هم آماده شده خوبه راهی که باید برای رسیدن به گنگ که روی کوهه طی کنیم ۴۵ دقیقه زمان میخواد ولی من ۲۰ دقیقه یاکم تر می رسم چون سرعتم زیاده اونم خیلی
از زبان نویسنده
توکا: شو بدو پارکینگ باید سوار متورم بشیم
شو : های
توکا و شو سوار متور توکا شدن و ۱۵ دقیقه نگذشته بود که رسیدن دم مخفیگاه.
توکا اشاره به نگهبانان گفت:
توکا: متورمو ببر جای همیشگی راستی همه رسیدن ...سرد
نگهبان : بله فرمانده همه اومدن
توکا : خوبه
توکا به سمت در ورودی رفت ولی برای رفتن به جای اصلی که همه اونجان باید از پله ها پایین بریم توکا زود پایین رفت شو هم پشت سرش راه افتاد شو هم قوانین رو خوب میدونست
دو در بزرگ بود توکا هر دوتا رو با دستاش باز کرد و رفت تو وقتی وارد شد همه ی اعضا با دیدن فرمانده ساکت شدن و صاف سر جاهاشون وایستادن ( و اینکه سالون اصلی خیلی خیلی بزرگه و یک سکویه بلند هم داره که توکا فرمانده اونجا وایمیسته و یک صندلی هم بارش گذاشتن از اون صندلی باحالا تا توکا روش بشینه 😎 شو هم معمولا کنار توکا وایمیسته تاماکی هم روی پله های سکو وایمیسته چون معاونه)
توکا رفت و فقط روی سکو وایستا تاماکی هم داد زد
تاماکی : احترام (دوستان احترامشون مال انیمه ی اتک آن تایتانه 😂)
همه احترام گذاشتن توکا هم گفت
توکا: حرف مهمی دارم براتون امروز با فرمانده ی توکیو مانجی گنگ به صورت تصادفی ملاقات کردن اون ازم در خاست کرد که به جلسه ی تومان برم و اون نمی دونه که من بلک گرلم .
تاماکی : فرمانده اجازه دارم چیزی بگم
توکا : بگو
تاماکی : فرمانده تومان هدف ما نیست چون کار بدی انجام نداده تازه اونام از مردم محافظت میکنن
توکا : میدونم درسته ولی قبول کردم باید برم اگه بتونم توی تومان نفوز کنم خیلی خوب میشه برامون .
ادامشو الان میزارم 🥹👌👋👋👋🖤🖤
۳.۳k
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.