Part:2
Part:2
جویی درو باز کرد دوتا مامور جلو در بودن
جویی: ببخشید کاری داشتید
مامور۱: شما خانم لی ات هستید؟
جویی: ن من نیستم
مامور۲: لطفا بشون بگید بیان جلو در
ات: بله چیکار دارید
مامور۲: اقای کیم جویون از شما شکایت کرده لطفا با ما ب اداره پلیس تشریف بیارید
ات : چند دقیقه وایسید
جویی خیلی عصبی و ناراحت بود که ممکنه اتفاقی بیوفته ات خیلی خنثی دنبالشون راه افتاد جویی و ات وارد اداره شدن
جویون با اعصبانیت ب سمتشون امد
جویون : دختره ول گرد با چه جرعتی منو زدیییی
ات بلند بلند خنیدی
ات: زدم ؟ کسی حق نداره ب دوستم چپ نگا کنه چه برسه بزنع باید همونجا میکشتمت
جویی: ات اروم باش
- : لطفا اینجا بحث نکنید
» بد از کا غذ بازی ات افتاد باز داشگاه»
جویون : خانم لی ات بشین و ب بدبخت بودتن نگا کن
جویون رف جویی هم بد از ی المه گریه رفت خونه
جویی درو باز کرد دوتا مامور جلو در بودن
جویی: ببخشید کاری داشتید
مامور۱: شما خانم لی ات هستید؟
جویی: ن من نیستم
مامور۲: لطفا بشون بگید بیان جلو در
ات: بله چیکار دارید
مامور۲: اقای کیم جویون از شما شکایت کرده لطفا با ما ب اداره پلیس تشریف بیارید
ات : چند دقیقه وایسید
جویی خیلی عصبی و ناراحت بود که ممکنه اتفاقی بیوفته ات خیلی خنثی دنبالشون راه افتاد جویی و ات وارد اداره شدن
جویون با اعصبانیت ب سمتشون امد
جویون : دختره ول گرد با چه جرعتی منو زدیییی
ات بلند بلند خنیدی
ات: زدم ؟ کسی حق نداره ب دوستم چپ نگا کنه چه برسه بزنع باید همونجا میکشتمت
جویی: ات اروم باش
- : لطفا اینجا بحث نکنید
» بد از کا غذ بازی ات افتاد باز داشگاه»
جویون : خانم لی ات بشین و ب بدبخت بودتن نگا کن
جویون رف جویی هم بد از ی المه گریه رفت خونه
۷.۲k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.