بخش نخست

بخش نخست

سه شنبه 1394/8/26

درود روز همه ی دوستان مهربانم به نیکی و خوشی
عزیزان امروز با زندگی نامه ی زنده یاد فرهاد مهراد در خدمتتون هستم . بخونیم :

فرهاد مِهراد (۲۹ دی ۱۳۲۲ در تهران — ۹ شهریور ۱۳۸۱، پاریس) معروف به فرهاد؛ خواننده، آهنگ‌ساز و نوازندهٔ پاپ راک اهل ایران بود.

وی از خوانندگان صاحب نام راک ایرانی بود که نخستین آلبوم راک اند رول انگلیسی ایران را منتشر کرد.

آنچه او را از دیگر همدوره‎ای هایش متمایز می‎کند، خواندن ترانه‎های اجتماعی است که در موسیقی او متبلور شده‎است. این عنصر در مضامین تمامی ترانه‌های او کاملاً به چشم می‌خورد.

همچنین او را به عنوان یکی از سیاسی‌ترین خوانندگان ایران نیز می‌شناسند. وی در اوایل دهه ۱۳۵۰ ترانه هایی با مضامین سیاسی، انتقادی می‌خواند. و در زمستان ۱۳۵۷ ترانه انقلابی «وحدت» را خواند،اما پس از انقلاب تا سال ۱۳۷۲ از ادامه کار منع شد از معروف ترین آهنگ‌های او می‌توان به «مرد تنها»، «جمعه»، «آیینه‌ها»، «خسته»، «اسیر شب»، «هفته خاکستری»، «شبانه۱و۲»، «گنجشکک اشی مشی»، «کودکانه»، «سقف»، «آوار»، «وحدت»، «نجواها»، «کوچ بنفشه‌ها»، «برف»، «مرغ سحر»، «گل یخ»، «شب تیره» و... اشاره کرد. وی آهنگ‎هایی نیز به زبان‎های غیرفارسی دارد.

زندگینامه

فصل کودکی و نوجوانی
فرهاد مهراد در ۲۹ دی ماه سال ۱۳۲۲ در تهران متولّد شد. پدرش کاردار وزارت خارجهٔ ایران در کشورهای عربی بود. علیرضا امیرقاسمی مالک و مجری تلویزیون تپش خواهرزاده وی می باشد. او که کوچک‌ترین عضو خانواده بود، خصوصیّات رفتاری اش به گونه‌ای با هم‌سالانش متفاوت بود که از دید دوستان و آشنایان و خانواده به مقلّد بزرگسالان تشبیه می‌شد. سه‌ساله بود که گرایش ویژه‌اش به موسیقی باعث شگفت اطرافیان شد، به طوری که از او دیده می‌شد ساعت‌ها در پشت اتاق برادرش مشغول گوش دادن به تمرینات ویلن او و دوستانش شود، که به گفتهٔ خود وی: «با وجود اینکه نمی‌دانست این صداها چیست امّا گوش او از همان کودکی با موسیقی آشنا می‌شد.» بعد از اینکه علاقه وی به موسیقی توسط دوست برادرش مورد توجّه قرار می‌گیرد، خانواده‌اش را ترغیب به فراهم نمودن سازی برای او می‌کند. به هر ترتیب یک ویلن سل برای او تهیه شده و سرآغازی برای یادگیری دانش موسیقی وی می‌شود. امّا مدّت زمان یادگیری او بیشتر از سه جلسه دوام نمی‌آورد و دستگاه می‌شکند؛ که وی بعدها دربارهٔ آن حادثه اینچنین می‌گوید: «به هر حال سازی تهیه می‌شود و سپس توسط همان‌هایی که تهیه شده بود شکسته می‌شود، که در آن لحظه ساز صد تکه و روح من نیز به همراه آن هزار تکه می‌شود.» پس از آن واقعه باز هم تنها دلخوشی او گوش سپردن به همان تمرینات موسیقی برادر بزرگ و داشتن ساز هم تبدیل به یکی از محالات می‌شود.در دوران مدرسه پی به علاقه و توانایی‌اش در رشته‌های ادبیات فارسی و زبان انگلیسی می‌برد و در کنار موسیقی دل به این دو رشته سپرده و تبدیل به دیگر دغدغه‌هایش می‌شود و او را مایل به ادامه تحصیل در رشته ادبیات می‌کند؛ ولی با مخالفت عموی بزرگ که در غیاب پدر سرپرستی خانواده را برعهده داشت روبرو شده و مجبور به ادامه تحصیل در رشتهٔ طبیعی می‌شود؛ نتیجهٔ علاقه‌مند نبودن به این رشته و دروس آن دلیلی بر ترک تحصیل او در کلاس یازدهم می‌شود.

فصل جوانی

آغاز فعالیّت هنری با کار نوازندگی
بعد از ترک تحصیل به دنبال علاقهٔ دوران کودکی، یعنی نوازندگی و کار موسیقی رفته و به دلیل اجازهٔ نداشتن ساز از سوی پدر خانواده، برای یادگیری نواختن به خانهٔ دوستان و همسایگان ارمنی خود می‌رود تا بتواند از سازهایی که در منزل آنها بود استفاده کند. زیرا به گفته وی: «ارمنی‌ها در آن دوران نسبت به خانواده‌های دیگر آزاد تر بوده و انواع موسیقی‌های جهان را گوش می‌دادند و همچنین سازهایی نیز در منزل خود داشتند.» به این ترتیب به صورت خودآموز نوازندگی را یاد می‌گیرد و چندی بعد توسط همان هم محلی‌های ارمنی، گروه چهار بچه جن (به انگلیسی: The four elfs) را تشکیل می‌دهد و در آن گروه به کار نوازندگی و اجرای برنامه در کلاب‌های گوناگون مشغول می‌شود. چندی بعد این گروه برای اجرای برنامه‌ای که توسط مدیریت هتل خورشید که برای کارکنان باشگاه شرکت نفت ترتیب داده شده بود راهی اهواز می‌شود. در اجرای شب اوّل برنامه، رهبر ارکستر به علّت عدم حضور خواننده گروه از وی می‌خواهد که علاوه بر نوازندگی به عنوان خواننده نیز گروه را همراهی کند و او نیز با یکبار دوره کردن متن ترانه و آهنگ، برنامه را به روی صحنه می‌برد.(وی در اَدا کردن درست واژگان و عبارات حساس بود و همچنین اطلاعات جامعی در رابطه با موسیقی جهان داشت. همین امر باعث می‌شد که وقتی ترانه‌ای را به زبانی دیگر و از آهنگ‌های انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی و... به آواز درآورد ک
دیدگاه ها (۵)

یہ وقتایے ڪہ دلم میگیره… گریہ نمیڪنمیہ لبخند ڪش دارتلخ میزنم...

چه زیباست هم آغوشی دو ابرسرگردان!یکی مردانه میدرد آسمان را!و...

خدرهای دیجیتالی و شنیداری:احتراما به آگاهی می رساند ، اخیرا ...

این متن آنقدر به نظرم قشنگ بود که ارزش کپی داشته باشه.در ای...

پاورچین

#دو_دختر_در_یک_نقابکلوئه و سولین نیز باهم به دنیا آمدن درحال...

تشیعی که از لندن و آمریکا تبلیغ شود به درد شیعه نمی خورد … (...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط