ساناریوی ریندو پارت ۱۷
* ریو ادرسو گفت و گفت داره چه اتفاقی میوفته *
ران : الان میایم اونجا * عصبی *
* قط کرد *
ریو : ا.ت * نگران *
ا.ت : باز چه گندی زدی
ریو : فکر کنم ران و ریندو زیادی از این دوتا مرد عصبی شدن
ا.ت : الان چی میشه
ریو : هیچی فقط سنگ قبر این دوتا رو بکن
ا.ت : شت
ریو : بدبخت شدیم
* پنج دقیقه گذشت و صدای موتور و زد و خورد و دعوا اومد و بعد در زدن *
ا.ت : ک.کیه * ترسیده *
* ریو داشت انگشتاشو انگولک میکرد ، وقتی میترسه یا استرس میگیره این کارو میکنه *
؟؟؟ : باز کن درو منم ریندو
ا.ت : ریندو * ذوق *
* سریع درو باز میکنه و میپره تو بغل ریندو و گریه میکنه *
ریندو : عزیزم اروم باش چیزی نیست * ارامش بخش *
ا.ت : خیلی هق هق ترسیدم
ریندو : فعلا بهتره بریم خونه ، خوشم نمیاد کسی بجز من فرشتمو با این لباس ببینه
* ا.ت اشکاشو پاک کرد *
ا.ت : بریم
ریو : ماهم اینجا هویجیم
* ریندو یکم ناراحت میشه و بعد میره ریو رو بغل میکنه و تو بغلش گریه میکنه *
* ا.ت و ریو خیلی تعجب کردن *
* ریندو اشکاشو پاک کرد *
ریندو : بریم دیگه
ا.ت : باشل بریم
ریو : تنهایی اومدی
ریندو : نه ، سانزو و ران دارن اون بیرون اون دوتا مرد رو کتک میزنن
ریو : انتظار داشتم این حرفو بزنی
ریندو : بله
* ا.ت و ریو اومدن بیرون از خونه ی ا.ت *
* ران محکم ریو رو بغل کرد و داشت گریه میکرد و ریندو هم اومد و ریو رو بغل کرد *
ریو : ران ، ریندو
ران و ریندو : هق هق چیه
ریو : ولم کنید دیگه زود بریم خونه
ران و ریندو : باشه
* ا.ت سوار موتور ریندو شد و ریو سوار موتور ران ، نکنه فکر کردین ریو رو با سانزو میزارم🗡🗡🗡
تا پارتی دیگر بای بای
ران : الان میایم اونجا * عصبی *
* قط کرد *
ریو : ا.ت * نگران *
ا.ت : باز چه گندی زدی
ریو : فکر کنم ران و ریندو زیادی از این دوتا مرد عصبی شدن
ا.ت : الان چی میشه
ریو : هیچی فقط سنگ قبر این دوتا رو بکن
ا.ت : شت
ریو : بدبخت شدیم
* پنج دقیقه گذشت و صدای موتور و زد و خورد و دعوا اومد و بعد در زدن *
ا.ت : ک.کیه * ترسیده *
* ریو داشت انگشتاشو انگولک میکرد ، وقتی میترسه یا استرس میگیره این کارو میکنه *
؟؟؟ : باز کن درو منم ریندو
ا.ت : ریندو * ذوق *
* سریع درو باز میکنه و میپره تو بغل ریندو و گریه میکنه *
ریندو : عزیزم اروم باش چیزی نیست * ارامش بخش *
ا.ت : خیلی هق هق ترسیدم
ریندو : فعلا بهتره بریم خونه ، خوشم نمیاد کسی بجز من فرشتمو با این لباس ببینه
* ا.ت اشکاشو پاک کرد *
ا.ت : بریم
ریو : ماهم اینجا هویجیم
* ریندو یکم ناراحت میشه و بعد میره ریو رو بغل میکنه و تو بغلش گریه میکنه *
* ا.ت و ریو خیلی تعجب کردن *
* ریندو اشکاشو پاک کرد *
ریندو : بریم دیگه
ا.ت : باشل بریم
ریو : تنهایی اومدی
ریندو : نه ، سانزو و ران دارن اون بیرون اون دوتا مرد رو کتک میزنن
ریو : انتظار داشتم این حرفو بزنی
ریندو : بله
* ا.ت و ریو اومدن بیرون از خونه ی ا.ت *
* ران محکم ریو رو بغل کرد و داشت گریه میکرد و ریندو هم اومد و ریو رو بغل کرد *
ریو : ران ، ریندو
ران و ریندو : هق هق چیه
ریو : ولم کنید دیگه زود بریم خونه
ران و ریندو : باشه
* ا.ت سوار موتور ریندو شد و ریو سوار موتور ران ، نکنه فکر کردین ریو رو با سانزو میزارم🗡🗡🗡
تا پارتی دیگر بای بای
۱۱.۷k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.