پارت۶

٪مرسی امدم
پرستار: این اتاق من برم؟
٪بله ممنون
وارد اتلق شدم ات به یجا خیره شده بود اصلا نگام نمیکرد رفتم بغلش نشستم
٪ات
....
٪ات ببین معذرت میخوام من...
~چی درست میشه با معذرت خواهید؟
هیچ چرا نزاشتی بمیرم راحت میشدی راحت میشدی راحت میشدم
٪درست میگی
~اره معلومع که درست میگم با چشمای اشکی بلند گفتم تو اگه با کتک بیدار میشدی با گریه ارزو مرگ میخوابیدی عاشق اون مرد بودی اما اون به تو حسی نداشت بهت میگفت هرزه
زیر خواب خوب بود؟
٪من...
~میدونی این تموم زندگی من بود برو بیروننننن نمیخوام ببینمت(داد)
٪اگع اون مرد تو را دوس داشتع باشه چی؟
~هیچوقت اذیتش نمیکنههههه(داد گریه)
٪من عوض شدمم
~هه همه همینو میگن عوض میشدم شدن اما اخر ولت میکنن تنهات میزارن مثل یه اشغال پرتت میکنن اون ور گریه
دیدم امد سمتم بقلم کرد
٪هرچی بگی کمه ببخشید ات واقعا ببخشید داشت گریه میکرد!
این گفت از بغلم امد بیرون
٪من. بدستت میارم جئون ات
.....
ویو
نمیدونستم اون همون ادمه یا نه بعد، کع رفت با خیال خوابم برو چشمام بسته شد....
کامنت حمایت شرط ها هست