فراموشی part 8
کمپانی_اتاق جلسه
پی دی نیم: گفتی این لعنتی چه غلطی کرده؟!(با داد_عصبانیت)
چان: پی دی نیم آروم باشید لطف....
_اما جوپ وسط حرفش پرید و دوباره داد کشید(بی ادب😔*)
پی دی نیم: یعنی چی که آروم باشم ، زد این بچه رو ناقص کرد اونوقت انتظاار داری آروم باشم(با داد*)
_فلیکس که هیچی از حرف هاشون متوجه نمیشد فقط با ترس به داد زدن مرد مقابل خیره شد.آروم در گوش لینو هیونگش گفت
فلیکس: چرا این مرده انقدر داد میزنه ؟ مشکل داره(زمزمه*)
_لینو خنده هستریکی کرد و در جواب گفت
لینو:آره،دیوونس
_فلیکس که داشت راجب مرد سناریو های عجیب غریبی داخل سرش میساخت متوجه شد توسط همون مرد صدا زده شد
پی دی نیم: فلیکس شی الان میدونی اینجا کجاست و من کیم(با ترحم*)
فلیکس: نه ، هرچی از چان هیونگ پرسیدم گفت برسیم اینجا خودم متوجه میشم
پی دی نیم: خب پس بزار من برات بگم، اینجا یه کمپانی معروف سرگرمیه که آیدل های موفقی در اینجا دبیو کردن ؛ تو با بقیه پسرایی که تو خوابگاه دیدی یه گروه آیدلید به اسم استری کیدز
_فلیکس مات و مبهوت به دوتا هیونگاش نگاه کرد؛شاکی از اینکه چرا زودتر بهش نگفته بودند و باید از دهن این مرد عصبانی میشنید، چجوری آخه من آیدلم ؟!!
_ در همین زمان چان دید که جوپ آرومه سریع حرفاشو زد
چان: به چه بهانه ایی به استیز بگیم؟
پی دی نیم: یه مقاله منتشر میکنم مبنی بر اینکه فلیکس به دلایل شخصی چند ماه نیاز به استراحت داره
_چان که خیالش از این بابت راحت شده بود ،سریع خداحافظی کرد تا از اون جو خفه کننده بیرون بیان
لینو: خب حالا باید یه فکری به حال هیونجین کنیم
_چان سکوت کرد و باعث شد فلیکس علامت سوالی تو ذهنش ایجاد بشه
فلیکس: هیونجین هیونگ بخاطر من اینجوری شده ؟ آخه اصلا از اتاقش بیرون نمیاد
_ چان که نمی تونست جواب دقیقی به این سوال بده فقط سر پایین انداخت و سکوت کرد اما لینو مثل مادر باهاش صحبت کرد
لینو: نه این بخاطر تو نیست،فقط دیدن تو در این وضعیت که هیچی به یاد نداری سخته در واقع برای ما و بقیه بچه ها هم سخته اما برای هیونجین از هممون سخت تره چون یه جور دیگه تورو دوست داره
فلیکس: یه جور دیگه؟....یعنی چجوری!؟....نکنه!!!!
_لینو اون لبخندی میتونه هر آدمی رو بدون توجه به جنسیت بکشه به فلیکس تحویل داد و ادامه حرفشو زد
لینو: بله عزیزم اون عاشق توعه (با لبخند*)
_فلیکس با شنیدن این حرف گوش هاش طوری قرمز شدکه انگار میخواست بترکه! علاوه بر این حرف و فکر های منحرفانه ای که قابل گفتن نیست مثل باد از جلو چشماش گذشت ؛ هم لینو و و هم چان با این عکس العمل فلیکس پقی زدند زیر خنده انگار نه انگار که چند دقیقه پیش کل غم دنیا روی دوش هاشون بود
ادامه داره که فردا ادامه شو میزارم الان فقط همین قدر مغزم کار میکنه
پی دی نیم: گفتی این لعنتی چه غلطی کرده؟!(با داد_عصبانیت)
چان: پی دی نیم آروم باشید لطف....
_اما جوپ وسط حرفش پرید و دوباره داد کشید(بی ادب😔*)
پی دی نیم: یعنی چی که آروم باشم ، زد این بچه رو ناقص کرد اونوقت انتظاار داری آروم باشم(با داد*)
_فلیکس که هیچی از حرف هاشون متوجه نمیشد فقط با ترس به داد زدن مرد مقابل خیره شد.آروم در گوش لینو هیونگش گفت
فلیکس: چرا این مرده انقدر داد میزنه ؟ مشکل داره(زمزمه*)
_لینو خنده هستریکی کرد و در جواب گفت
لینو:آره،دیوونس
_فلیکس که داشت راجب مرد سناریو های عجیب غریبی داخل سرش میساخت متوجه شد توسط همون مرد صدا زده شد
پی دی نیم: فلیکس شی الان میدونی اینجا کجاست و من کیم(با ترحم*)
فلیکس: نه ، هرچی از چان هیونگ پرسیدم گفت برسیم اینجا خودم متوجه میشم
پی دی نیم: خب پس بزار من برات بگم، اینجا یه کمپانی معروف سرگرمیه که آیدل های موفقی در اینجا دبیو کردن ؛ تو با بقیه پسرایی که تو خوابگاه دیدی یه گروه آیدلید به اسم استری کیدز
_فلیکس مات و مبهوت به دوتا هیونگاش نگاه کرد؛شاکی از اینکه چرا زودتر بهش نگفته بودند و باید از دهن این مرد عصبانی میشنید، چجوری آخه من آیدلم ؟!!
_ در همین زمان چان دید که جوپ آرومه سریع حرفاشو زد
چان: به چه بهانه ایی به استیز بگیم؟
پی دی نیم: یه مقاله منتشر میکنم مبنی بر اینکه فلیکس به دلایل شخصی چند ماه نیاز به استراحت داره
_چان که خیالش از این بابت راحت شده بود ،سریع خداحافظی کرد تا از اون جو خفه کننده بیرون بیان
لینو: خب حالا باید یه فکری به حال هیونجین کنیم
_چان سکوت کرد و باعث شد فلیکس علامت سوالی تو ذهنش ایجاد بشه
فلیکس: هیونجین هیونگ بخاطر من اینجوری شده ؟ آخه اصلا از اتاقش بیرون نمیاد
_ چان که نمی تونست جواب دقیقی به این سوال بده فقط سر پایین انداخت و سکوت کرد اما لینو مثل مادر باهاش صحبت کرد
لینو: نه این بخاطر تو نیست،فقط دیدن تو در این وضعیت که هیچی به یاد نداری سخته در واقع برای ما و بقیه بچه ها هم سخته اما برای هیونجین از هممون سخت تره چون یه جور دیگه تورو دوست داره
فلیکس: یه جور دیگه؟....یعنی چجوری!؟....نکنه!!!!
_لینو اون لبخندی میتونه هر آدمی رو بدون توجه به جنسیت بکشه به فلیکس تحویل داد و ادامه حرفشو زد
لینو: بله عزیزم اون عاشق توعه (با لبخند*)
_فلیکس با شنیدن این حرف گوش هاش طوری قرمز شدکه انگار میخواست بترکه! علاوه بر این حرف و فکر های منحرفانه ای که قابل گفتن نیست مثل باد از جلو چشماش گذشت ؛ هم لینو و و هم چان با این عکس العمل فلیکس پقی زدند زیر خنده انگار نه انگار که چند دقیقه پیش کل غم دنیا روی دوش هاشون بود
ادامه داره که فردا ادامه شو میزارم الان فقط همین قدر مغزم کار میکنه
۳.۱k
۲۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.