(پارت۶۸)
ا/ت:فکر میکنم قبلا امتحانش کرده بودم عالیه!
جونگ کوک:ولی عجیبه.
ا/ت:عجیب؟چرا عجیبه؟
جونگ کوک:آره عجیبه...
من هر روز درست همین مارک رو توی خونه ی خودم برای صبحانه میخورم اما اینجا طعمش فرق داره!
ا/ت:خب...شاید چیزی بهش اضافه میشه..نه؟
جونگ کوک:نمیدونم شاید..یا..ممکنه به خاطر فضای اینجا باشه یا چندین عامل دیگه...اما مطمئنم توی درست کردنش اشتباه نمیکنم....
ا/ت:ام...الان چند دقیقه شده که ما اینجا هستیم؟
جونگ کوک:فکر نمیکردم انقدر دیر گذشته باشه ولی هنوز حتی یک ساعت هم نشده که اینجا هستیم.
ا/ت:او...خب چطوری بقیه وقتمون رو بگذرونیم از اونجایی که اینجا بیمارستانه فکر نمیکنم جایی برای سرگرمی داشته باشه.
جونگ کوک:درسته ولی نه این بیمارستان!
بعد به سمت در اشاره کرد...
جونگ کوک:درست اون روبهرو انتهای حیاط یه اتاق بزرگ برای سرگرمی بچه ها هست...ولی فکر نمیکنم اشکالی داشته باشه یه سر بزنیم!
ا/ت خندش گرفت و:یعنی ما...باید بریم اونجا و نقاشی..بکشیم؟؟
جونگ کوک:آره!قبلا امتحان کردم خیلی خوش میگذره!!
بعد دویدند به سمت اتاق سرگرمی...
وقتی از در وارد شدن مسئول اتاق سرگرمی که کنار بچه ها ایستاده بود به سمتشون اومد...
مسئول اتاق سرگرمی:میتونم کمکتون کنم؟
جونگ کوک:بله ما میخوایم چند دیقه ای زو اینجا وقت بگذرونیم!
مسئول به اطراف نگاهی انداخت و...
:ببخشید بچه از کدوم سمت رفته؟
ا/ت:بچه؟؟
جونگ کوک:اوه نه خیبز عذر میخوام ما برای خودمون به اینجا اومدیم!
مسئول:او..برای خودتون؟؟خب چرا که نه مشکلی نیست میتونید برید!
ا/ت:جونمی!!!هورا!!!
جونگ کوک:ا/ت!!بزن بریم!!
یک دو...سه!...
جونگ کوک:ولی عجیبه.
ا/ت:عجیب؟چرا عجیبه؟
جونگ کوک:آره عجیبه...
من هر روز درست همین مارک رو توی خونه ی خودم برای صبحانه میخورم اما اینجا طعمش فرق داره!
ا/ت:خب...شاید چیزی بهش اضافه میشه..نه؟
جونگ کوک:نمیدونم شاید..یا..ممکنه به خاطر فضای اینجا باشه یا چندین عامل دیگه...اما مطمئنم توی درست کردنش اشتباه نمیکنم....
ا/ت:ام...الان چند دقیقه شده که ما اینجا هستیم؟
جونگ کوک:فکر نمیکردم انقدر دیر گذشته باشه ولی هنوز حتی یک ساعت هم نشده که اینجا هستیم.
ا/ت:او...خب چطوری بقیه وقتمون رو بگذرونیم از اونجایی که اینجا بیمارستانه فکر نمیکنم جایی برای سرگرمی داشته باشه.
جونگ کوک:درسته ولی نه این بیمارستان!
بعد به سمت در اشاره کرد...
جونگ کوک:درست اون روبهرو انتهای حیاط یه اتاق بزرگ برای سرگرمی بچه ها هست...ولی فکر نمیکنم اشکالی داشته باشه یه سر بزنیم!
ا/ت خندش گرفت و:یعنی ما...باید بریم اونجا و نقاشی..بکشیم؟؟
جونگ کوک:آره!قبلا امتحان کردم خیلی خوش میگذره!!
بعد دویدند به سمت اتاق سرگرمی...
وقتی از در وارد شدن مسئول اتاق سرگرمی که کنار بچه ها ایستاده بود به سمتشون اومد...
مسئول اتاق سرگرمی:میتونم کمکتون کنم؟
جونگ کوک:بله ما میخوایم چند دیقه ای زو اینجا وقت بگذرونیم!
مسئول به اطراف نگاهی انداخت و...
:ببخشید بچه از کدوم سمت رفته؟
ا/ت:بچه؟؟
جونگ کوک:اوه نه خیبز عذر میخوام ما برای خودمون به اینجا اومدیم!
مسئول:او..برای خودتون؟؟خب چرا که نه مشکلی نیست میتونید برید!
ا/ت:جونمی!!!هورا!!!
جونگ کوک:ا/ت!!بزن بریم!!
یک دو...سه!...
۴.۸k
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.