من که کاری به کار کسی نداشتم

من که کاری به کار کسی نداشتم !

انتهای خیابان پاییـز

نشسته بودم

شعرم را مینوشتم

از راه که رسیدی .. اصلا مشخص بود

با قصد و ‌غرض آمده‌ای

حالا خوب شد؟

عاشقت شدم …

راحت شدی …؟
دیدگاه ها (۹)

شوریده ی آزرده دل ِ بی سر و پا مندر شهر شما عاشق انگشت نما م...

آموخته ام که وابسته نباید شد نه به هیچ کس نه به هیچ رابطه ای...

صدایم کن دلم برایِ هم آغوشیِ صمیمی‌ِ تنها یمان برایِ نوازش ب...

از درد سخن گفتن و از درد شنیدن با مردم بی درد ندانی که چه سخ...

ای کاش پستچی بودم وهر صبح حال خوب می‌بردم برای آدم ها.هربار ...

این سریالم تموم شد:) بهش خیلی عادت کرده بودم و خب دیگه از چه...

فرار من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط