یه دسته از آدمام هستن که خودشونم نمیدونن توقعشون از رفیق

یـه دسته از آدمام هستن که خودشونم نمیدونن توقعشون از رفیقاشون چیه
به رفیقی میگن نا رفیق که تو هر شرایطی پیشش بوده
ابن جور آدما خیلی کم حافظن
خوبیا رو زود از یاد میبرن
بهترین رفیقه دنیام که باشی یه روز دلشو میزنی
میاد تو روت وا میسه و میگه تو نارفیقی
نمیدونم شاید میخواد به همه ثابت کنه که تنهاس تا جلب توجه کنه
شاید میخواد بگه من خیلی قویم
نمیدونم دقیقا چی تو ذهنشه
وقتی بش میگی رفیق میگه
هـــهـ کدوم رفیق
ببین ما نارفیق
تو تنهای عالم
ولی تو اشکامو ندیدی که شبا برات ریختم
تو چشاتو بستی
خودتو زدی به خواب
نمیخوای خوبیا یادت بیاد
شاید میخوای بگی من شاخم
شایدم واقعا تنهایی
وای دیگع چرا آخه من؟
چه زود یادت رفت اون روزی رو که کل روز دستاتو گرفتم تا حس نکنی تنهایی
چه زود هم دردیام یادت رفت
ببین خودتم میدونی من جزء اون نا رفیقا نبودم
اون روز که دیدم دستات خط خطیه...
بات بد حرف زدم
چون اعصابم خورد شد
چون داشتم گریع میکردم
ولی تو هیچ وقت بع آدم حق نمیدی
و فک میکنی همیشه حق با خودته
ولی کسی که هر چی میگی میگه عاره حق با توئع اون رفیق نیست
اونی که در مقابل اشتباهاتت وا میشته و بعضی وقتا از رو دوست داشتن لحنش بات عوض میشع اون رفیقع واقعیته مشتی
اینا رو نگفتم که منت بذارم
نگفتم که بگم من خوبم
نه انفاقا من بدترینم
ولی تو...
یه کم چشاتو باز کن
این همه نوشتم ولی حتی یه ذرم دلم خالی نشد
اما ببین حتی فکرشم نمیکردم انقد بی معرفت باشی
در حالی که همیشه دم از مرام و معرفت میزنی
کن تو بازیه رفاقت یه چیزیو خوب فهمیدم

هـَر کَـســ دَقـیـقـاً بـهـ اَنـدازیِـعــ اِدِعـآشـ
بـیـ خـآصـیـَـتـعـ

#بخشی از حرفای دلم که
#با این همه یه ذرم حالی نشدم
#حرف تو دلم خیلی زیاده ولی کلمه براش کمه
#توصیف حرفای یه کتاب ۱۰۰۰ برگیعـ تو چن خط اونم بدون کلمه خیلی سختع
#خیلیع