☆͜͡𝓱𝓮 𝔀𝓪𝓼 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓬𝓸𝓾𝓼𝓲𝓷 𝓾𝓷𝓽𝓲𝓷ঔৣ͡ ͜
☆͜͡𝓱𝓮 𝔀𝓪𝓼 𝔂𝓸𝓾𝓻 𝓬𝓸𝓾𝓼𝓲𝓷 𝓾𝓷𝓽𝓲𝓷ঔৣ͡ ͜
☆͜͡part_¹⁵ঔৣ͡ ͜
ات ویو
رفتم تو اتاقم لباس عوض کردم و رفتم تو گوشیم گفتم لیندا بیاد پیشم اونم گفت میاد منم رفتم پایین و یکم چیز بردم تو اتاقم چیدم و و لباس عوض کردم(اساید بعد) و نشستم رو تخت صدای در اومد رفتم باز کردم و دیدم کوکم جلوی دره
ات: سلام لیندا بیا تو
لیندا: سلام
ات: هویی تو چرا اینجایی
جونگکوک: به تو چه دوستام می خوان بیان
که یهو زنگ در خورد و کوک باز کرد
جونگکوک: جین هیونگگگگگ
جین: سلام خوبی
تهوینگ: کوکیییییی
جونگکوک: تههه
و پریدن بغل هم
جونگکوک: دلم براتون تنگ شده بود بریم بالا قراره امشب خوش بگذرونیم
نامجون: اول من میرم
جین: نخیر من بزرگترم یاع یاع
همشون زدن زیر خنده
وا فازشون
جیمین: آشنا نمیکنی
جونگکوک: بله.... بز عزیزم... ات و نمیدونم کیه
ات: سلام اتم خوشبختم اینم دوستم لیندا
جیمین: از آشنایی باهاتون خوشبختم لیدی(روبه لیندا)
لیندا: مرسی(خجالت)
ات: بیابریم بالا لیندا
لیندا: اوکی
منو لیندا رفتیم بالا
جونگکوک ویو
با بچه ها رفتیم اتاقم آهنگ گذاشتیم و خودمون می خوندیم
جونگکوک: جیمین بلند شو بلندشووو
جیمین: نههه
جونگکوک: بلههه بلند شو
جیمین: چشم
همه مون مست بودیم و هیچی نمیفهمیدیم
ویو ات اینا
لیندا: ات بیا بریم پیششون خوش میگذره
ات: نخیرر
لیندا: بریم دیگه بیا
لیندا دستمو گرفت و کشوند
ات: لیندا نه
لیندا: بیا دیگه
لیندا دو تقه زد به در
جیمین: آرهه هوووو.... من باز میکنم
جونگکوک: باش... جین هیونگگگ بدووو ارههه
جیمین: کیه... عه سلام خانوما(مست)
(نکته: اعضا همه حرفاشون با مستی میزنن)
☆͜͡part_¹⁵ঔৣ͡ ͜
ات ویو
رفتم تو اتاقم لباس عوض کردم و رفتم تو گوشیم گفتم لیندا بیاد پیشم اونم گفت میاد منم رفتم پایین و یکم چیز بردم تو اتاقم چیدم و و لباس عوض کردم(اساید بعد) و نشستم رو تخت صدای در اومد رفتم باز کردم و دیدم کوکم جلوی دره
ات: سلام لیندا بیا تو
لیندا: سلام
ات: هویی تو چرا اینجایی
جونگکوک: به تو چه دوستام می خوان بیان
که یهو زنگ در خورد و کوک باز کرد
جونگکوک: جین هیونگگگگگ
جین: سلام خوبی
تهوینگ: کوکیییییی
جونگکوک: تههه
و پریدن بغل هم
جونگکوک: دلم براتون تنگ شده بود بریم بالا قراره امشب خوش بگذرونیم
نامجون: اول من میرم
جین: نخیر من بزرگترم یاع یاع
همشون زدن زیر خنده
وا فازشون
جیمین: آشنا نمیکنی
جونگکوک: بله.... بز عزیزم... ات و نمیدونم کیه
ات: سلام اتم خوشبختم اینم دوستم لیندا
جیمین: از آشنایی باهاتون خوشبختم لیدی(روبه لیندا)
لیندا: مرسی(خجالت)
ات: بیابریم بالا لیندا
لیندا: اوکی
منو لیندا رفتیم بالا
جونگکوک ویو
با بچه ها رفتیم اتاقم آهنگ گذاشتیم و خودمون می خوندیم
جونگکوک: جیمین بلند شو بلندشووو
جیمین: نههه
جونگکوک: بلههه بلند شو
جیمین: چشم
همه مون مست بودیم و هیچی نمیفهمیدیم
ویو ات اینا
لیندا: ات بیا بریم پیششون خوش میگذره
ات: نخیرر
لیندا: بریم دیگه بیا
لیندا دستمو گرفت و کشوند
ات: لیندا نه
لیندا: بیا دیگه
لیندا دو تقه زد به در
جیمین: آرهه هوووو.... من باز میکنم
جونگکوک: باش... جین هیونگگگ بدووو ارههه
جیمین: کیه... عه سلام خانوما(مست)
(نکته: اعضا همه حرفاشون با مستی میزنن)
۱۰.۰k
۰۳ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.