پارت ⁴ Last part
هیشکی هم که نمیگه این سناریو هارو بنویس
خلاصه بعد از اون چند بار قرار گراشتیم تا هم رو ببینیم،تقریبا دوباره مثل قبل شده بودیم، دو تا دیوونه🤡🗿
رفتیم بیرون،موچی خوردیم،و بستنیییی،ماله من ریخت زمین و اون همش خندید،چی؟؟ اره
دکترا گفتن تا دوهفته دیگه دستش رو از گچ در میارن 😍
خوبه فقط باید دندون مصنوعی بگیره🤣
من تونستم مامان باباشو هم ببینم،و مامان بابا منم اومدن و قرار گراشتیم رفتیم پیک نیک و کلی حال کردیم:))
تهیونگی واقعا کیوت بود:))))
تمام
خلاصه بعد از اون چند بار قرار گراشتیم تا هم رو ببینیم،تقریبا دوباره مثل قبل شده بودیم، دو تا دیوونه🤡🗿
رفتیم بیرون،موچی خوردیم،و بستنیییی،ماله من ریخت زمین و اون همش خندید،چی؟؟ اره
دکترا گفتن تا دوهفته دیگه دستش رو از گچ در میارن 😍
خوبه فقط باید دندون مصنوعی بگیره🤣
من تونستم مامان باباشو هم ببینم،و مامان بابا منم اومدن و قرار گراشتیم رفتیم پیک نیک و کلی حال کردیم:))
تهیونگی واقعا کیوت بود:))))
تمام
۸۲۱
۰۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.