چند پارتی جیهوپ
ادامه :
نفسای گرمش بهم میخورد .امد نزدیکم آروم دم گوشم گفت: بیبی من میشی؟
ا/ ت: مست مست بودم رفتم نزدیکشو خودشمو به لباش نزدیک کردم بوسیدمشون
جیهوپ: پ....پس ...قبول .. کردی اره! و پرتم کرد رو تخت و......
ویو صبح: ا/ ت: چشامو باز کردم بغل جیهوپ بودم محکم بغلم کرده بود وایی چقدر کیوت خوابیده . یه لحظه ... واستا .... من ... چرا اینجام؟ چرا لختم؟ چرا این لباس تنش نیست ؟ خودمو از تو بغلش کشیدم بیرون ملافه دورم کردم جیغ بلندی کشیدم ک باعث شد جیهوپ از خواب بپره !
جیهوپ: چته چرا جیغ میزنی .
ا/ ت: چرااا .. چرا من تو اتاق توعم؟
جیهوپ چشاشو مالید گفت یکم فک کن یادت میاد و چشمکی زد.
ا/ ت: کل دیشب به یاد آوردم واییی من چه غلطی کردم؟ یعنی ... ما دیشب..... کردیم
جیهوپ: بلههه چه جورم فک کنم. الانم شاید حامله باشی
ا/ ت: چییییی؟؟؟ جیغغ
جیهوپ: شوخی کردم . جیغ نزن کر شدم
ا/ ت: بلند شدمو رفتم دوش گرفتم امدم بیرون حوله دورم بود .
ا/ ت: برو بیرون میخوام لباس بپوشم
جیهوپ: گرل من دیشب همجاتو دیدم خجالت نکش
ا/ ت: به من نگو گرل برووو بیرون
جیهوپ: هوففف دستامو جلوی چشام گذاشتم گفتم بپوش نگاهت نمیکنم .
جیهوپ: از لای دستام یواشکی نگاهش میکردم چه بدنی دارهههه
ا/ ت لباسامو پوشیدم آماده شدیم تا بریم پایین صبحانه بخوریم . هنو تو شوک دیشب بودم ...من .. من چیکار کردم
رفتیم پایین تو هتل داشتیم صبحانه می خوردیم اما من همش فکرم مشغول دیشب بود ک یهو دستای جیهوپ دور کمرم حس کردم ک به خودش نزدیکم کرد گفت: بیبی! چرا تو فکری
ا/ ت: نگاهی بهش انداختم انگار همه چیو از تو چشام خونده بود ک گفت: ببین من ازت خوشم میومد قرار بود بهت بگم ولی دیشب بهانه شد ک ... ببین هردوتامون مست بودیم حالا چیزی نشده با ددیت یه شب خوشگذروندی
و از این به بعدم هم شما...
ا/ ت: بیبی تو هم
جیهوپ: آفرین حالا تو فکر نباش
ا/ ت: خنده ای کردم بهش نگاهی انداختم از حسم بهش مطمئن شدم .محو جیهوپ بودم که یهو.....
شرایط پارت بعد:
۲۵ لایک ❤
۱۲ کامنت ❤
نفسای گرمش بهم میخورد .امد نزدیکم آروم دم گوشم گفت: بیبی من میشی؟
ا/ ت: مست مست بودم رفتم نزدیکشو خودشمو به لباش نزدیک کردم بوسیدمشون
جیهوپ: پ....پس ...قبول .. کردی اره! و پرتم کرد رو تخت و......
ویو صبح: ا/ ت: چشامو باز کردم بغل جیهوپ بودم محکم بغلم کرده بود وایی چقدر کیوت خوابیده . یه لحظه ... واستا .... من ... چرا اینجام؟ چرا لختم؟ چرا این لباس تنش نیست ؟ خودمو از تو بغلش کشیدم بیرون ملافه دورم کردم جیغ بلندی کشیدم ک باعث شد جیهوپ از خواب بپره !
جیهوپ: چته چرا جیغ میزنی .
ا/ ت: چرااا .. چرا من تو اتاق توعم؟
جیهوپ چشاشو مالید گفت یکم فک کن یادت میاد و چشمکی زد.
ا/ ت: کل دیشب به یاد آوردم واییی من چه غلطی کردم؟ یعنی ... ما دیشب..... کردیم
جیهوپ: بلههه چه جورم فک کنم. الانم شاید حامله باشی
ا/ ت: چییییی؟؟؟ جیغغ
جیهوپ: شوخی کردم . جیغ نزن کر شدم
ا/ ت: بلند شدمو رفتم دوش گرفتم امدم بیرون حوله دورم بود .
ا/ ت: برو بیرون میخوام لباس بپوشم
جیهوپ: گرل من دیشب همجاتو دیدم خجالت نکش
ا/ ت: به من نگو گرل برووو بیرون
جیهوپ: هوففف دستامو جلوی چشام گذاشتم گفتم بپوش نگاهت نمیکنم .
جیهوپ: از لای دستام یواشکی نگاهش میکردم چه بدنی دارهههه
ا/ ت لباسامو پوشیدم آماده شدیم تا بریم پایین صبحانه بخوریم . هنو تو شوک دیشب بودم ...من .. من چیکار کردم
رفتیم پایین تو هتل داشتیم صبحانه می خوردیم اما من همش فکرم مشغول دیشب بود ک یهو دستای جیهوپ دور کمرم حس کردم ک به خودش نزدیکم کرد گفت: بیبی! چرا تو فکری
ا/ ت: نگاهی بهش انداختم انگار همه چیو از تو چشام خونده بود ک گفت: ببین من ازت خوشم میومد قرار بود بهت بگم ولی دیشب بهانه شد ک ... ببین هردوتامون مست بودیم حالا چیزی نشده با ددیت یه شب خوشگذروندی
و از این به بعدم هم شما...
ا/ ت: بیبی تو هم
جیهوپ: آفرین حالا تو فکر نباش
ا/ ت: خنده ای کردم بهش نگاهی انداختم از حسم بهش مطمئن شدم .محو جیهوپ بودم که یهو.....
شرایط پارت بعد:
۲۵ لایک ❤
۱۲ کامنت ❤
۲۱.۲k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.