تک پارتی ران
چرا ؟
سلام من اتم من دو ماه هست که با ران وارد رابطه شدم ران اوایل خیلی خوب بود ولی یکم که گذشت از رابطه مون یه جورایی فرق کرد دیگه بغلم تو نمیکنه باهام حرف نمیزنه خب تصمیم گرفتم باهاش حرف بزنم امشب زود اومد ساعت ده صدای کلید توی در شنیدم در باز شد قامت ران داخل راهرو قرار گرفت اعصابش خورد نبود یا خوشحال و ناراحتم نبود هیچ احساسی نبود رفتم سمتش گفتم : سلاممم
ران : ات ازت یه سوال دارم
ات: بپرس
ران : تو منو به پلیس لو دادی
ات: چی نه (با صورت تعجب)
ران : پس مدارکی که دادم بهت تا بزاری توی کشوی میزم چرا دست اون عوضیا هست( با داد)
ات: من ..نمیدونم
ران: از خونم گمشو بیرون...گمشوو ( باداد گفت کلمه آخر)
ات: من همچنین کاری نکردم راننننننن نکردممممم
ران : ات انداخت بیرون
ویو ات
چرا چرا بالای یه تپه وایساده بودم
فریاد میزدم از ته دلم فریاد میزدم چراااااااااااا من کاری نکردم من هیچ غلطی نکردمممممم
باید با ران حرف بزنم سوءتفاهم پیش اومده چرا ران فکر میکنه من همچین کاری کردم خدایا
ویو ران
داشتم دوربین چک میکردم آن مدارک گذاشت تو کشو و بعد چی اجوما دقیقا بعد از اینکه ورداشتشون از خونه زده بیرون لعنتی ریدم سوار ماشین شدم ات کجاست خدایا خدایا برگشتم خونه ساعت ۵ دیدم یه دختری جلوی در خوابش برده اون اته بلندش کردم صورتش تا ناموص بوس کردم که بیدار شد
-ران .. من نکردم
+میدونم
راوی:ران محکم ات بغل کرد خوابید
شاید بعضی وقتا بهتره اول تحقیق کنیم بعد عمل کنیم
سلام من اتم من دو ماه هست که با ران وارد رابطه شدم ران اوایل خیلی خوب بود ولی یکم که گذشت از رابطه مون یه جورایی فرق کرد دیگه بغلم تو نمیکنه باهام حرف نمیزنه خب تصمیم گرفتم باهاش حرف بزنم امشب زود اومد ساعت ده صدای کلید توی در شنیدم در باز شد قامت ران داخل راهرو قرار گرفت اعصابش خورد نبود یا خوشحال و ناراحتم نبود هیچ احساسی نبود رفتم سمتش گفتم : سلاممم
ران : ات ازت یه سوال دارم
ات: بپرس
ران : تو منو به پلیس لو دادی
ات: چی نه (با صورت تعجب)
ران : پس مدارکی که دادم بهت تا بزاری توی کشوی میزم چرا دست اون عوضیا هست( با داد)
ات: من ..نمیدونم
ران: از خونم گمشو بیرون...گمشوو ( باداد گفت کلمه آخر)
ات: من همچنین کاری نکردم راننننننن نکردممممم
ران : ات انداخت بیرون
ویو ات
چرا چرا بالای یه تپه وایساده بودم
فریاد میزدم از ته دلم فریاد میزدم چراااااااااااا من کاری نکردم من هیچ غلطی نکردمممممم
باید با ران حرف بزنم سوءتفاهم پیش اومده چرا ران فکر میکنه من همچین کاری کردم خدایا
ویو ران
داشتم دوربین چک میکردم آن مدارک گذاشت تو کشو و بعد چی اجوما دقیقا بعد از اینکه ورداشتشون از خونه زده بیرون لعنتی ریدم سوار ماشین شدم ات کجاست خدایا خدایا برگشتم خونه ساعت ۵ دیدم یه دختری جلوی در خوابش برده اون اته بلندش کردم صورتش تا ناموص بوس کردم که بیدار شد
-ران .. من نکردم
+میدونم
راوی:ران محکم ات بغل کرد خوابید
شاید بعضی وقتا بهتره اول تحقیق کنیم بعد عمل کنیم
۵۳۰
۰۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.