معمار خوبی هستی
معمار خوبی هستی
درون خانه قلبم
الاچیقی ساخته ای
از جنس آرامش
هر وقت بغلت می کنم
گویی تابستان را در آغوش کشیده ام
گرمای حضورت
لذت بخش است و
مرهم لبانت
به زخم ریش دلتنگی تیمار
دوستت دارم تو را
بسیار تر از بسیار
آسمان آبی نگاهت
دیدنی است
و شعفی که با تماشایت
درون دیدگانم
شکل می گیرد
وصف ناپذیر است
چشمان غزال گونت را
دوست دارم
و دربند و زندانی عشقی هستم
که با شلیک بوسه
روی گونه هایم جا نهاده ای
از حالم
بعد از جدا شدن خود
هیچ مپرس
فقط بدان
تو که نیستی
شبیه جنگ زده ها سرگردانم
جایی برای ماندن ندارم
و خیالم
درون دریای مهر تو
غوطه ور است
سرمشق تمام عاشقانه هایم شده
تکرار نام تو
و چون نامت را
با جوهر عشق بر صفحه سپید
احساسم نقش می نمایی
خوشبختی در آغوشم می کشد
بغلم کن
و بگذار تماشای شور حضورت
شعر لبخند را میهمان لب هایم سازد
و شادمانی با دیدن تمثال خورشید گونت به توان ابدیت میهمان دقایقم.
درون خانه قلبم
الاچیقی ساخته ای
از جنس آرامش
هر وقت بغلت می کنم
گویی تابستان را در آغوش کشیده ام
گرمای حضورت
لذت بخش است و
مرهم لبانت
به زخم ریش دلتنگی تیمار
دوستت دارم تو را
بسیار تر از بسیار
آسمان آبی نگاهت
دیدنی است
و شعفی که با تماشایت
درون دیدگانم
شکل می گیرد
وصف ناپذیر است
چشمان غزال گونت را
دوست دارم
و دربند و زندانی عشقی هستم
که با شلیک بوسه
روی گونه هایم جا نهاده ای
از حالم
بعد از جدا شدن خود
هیچ مپرس
فقط بدان
تو که نیستی
شبیه جنگ زده ها سرگردانم
جایی برای ماندن ندارم
و خیالم
درون دریای مهر تو
غوطه ور است
سرمشق تمام عاشقانه هایم شده
تکرار نام تو
و چون نامت را
با جوهر عشق بر صفحه سپید
احساسم نقش می نمایی
خوشبختی در آغوشم می کشد
بغلم کن
و بگذار تماشای شور حضورت
شعر لبخند را میهمان لب هایم سازد
و شادمانی با دیدن تمثال خورشید گونت به توان ابدیت میهمان دقایقم.
۵.۲k
۰۱ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.