پارت ۱۲
پارت ۱۲
《 فیک اسمات مدرسه ای 》
داشتم از خجالت اب میشدم بهم گفت خانم کیم واو چه بهم میاد وااااای ا.ت چی میگی برای خودت همینطوری داشتم با خودم حرف میزدم که کم کم خوابم برد
ویو تهیونگ
خودم بهش گفتم خانم کیم خجالت کشیدم چه برسه به اون بیچاره که بهش یهویی گفتم کارهای مرخصی شو انجام دادم رفتم تو اتاقش که ببرمش خونش همینکه باز کردم دیدم به صورت خیلی کیوتی خوابیده میخواستم بخورمش از بس شیبه فرشته ها شده بود ولی بیدار میشد یه بیبی تخس
یه خنده به افکار خودم کردم بلندش کردم نمیدونستم که خونش کجاست برای همین بردمش خونه خودم روی تختم گذاشتمش به اعضا زنگ زدم گفتم دیر وقته دیگه نمیام خوابگاه
مکالمه اعضا با تهیونگ
نامجون : هی بچه معلومه کجایی
تهیونگ : هیونگ نگران نباش خونه خودمم
کوک : گفتی میری هوا بخوری نه بری خونه خودت هیونگ
تهیونگ : خوب یهویی شد
جیمین : از اول هم میدونستم میری دنبال دختره حالا هم با خودت اوردیش خونت
جیهوپ : اوووووو تهیونگا از تو بعید بود
تهیونگ : یاااا خوب فقط....قضیه رو تعریف کرد
جین : تو غلط کردی با این داستان درست کردنت معلومه جلو ما لباس معمولی پوشیدی بعدی رفتی خونه خودت لباس عوض کردی نامجون همش تقصیر تربیت توعه
نامجون : یااااا من خرجی میدم تو تربیت چرا به من گیر میدی
جین : تو همش تربیت منو خراب کردی
نامجون : من دیگه دخالت نمیکنم ببینم تربیت تو چه جوریه
تهیونگ : یاااا دعوا نکنید من میرم بهش سر بزنم ببینم بیدار شده یا نه
اعضا : باشه خدافظ
تهیونگ : خدافظ
رفتم به ا.ت سر زدم دیدم خوابیده دیگه دلم نیومد بیدارش کنم
پایان پارت ۱۲
《 فیک اسمات مدرسه ای 》
داشتم از خجالت اب میشدم بهم گفت خانم کیم واو چه بهم میاد وااااای ا.ت چی میگی برای خودت همینطوری داشتم با خودم حرف میزدم که کم کم خوابم برد
ویو تهیونگ
خودم بهش گفتم خانم کیم خجالت کشیدم چه برسه به اون بیچاره که بهش یهویی گفتم کارهای مرخصی شو انجام دادم رفتم تو اتاقش که ببرمش خونش همینکه باز کردم دیدم به صورت خیلی کیوتی خوابیده میخواستم بخورمش از بس شیبه فرشته ها شده بود ولی بیدار میشد یه بیبی تخس
یه خنده به افکار خودم کردم بلندش کردم نمیدونستم که خونش کجاست برای همین بردمش خونه خودم روی تختم گذاشتمش به اعضا زنگ زدم گفتم دیر وقته دیگه نمیام خوابگاه
مکالمه اعضا با تهیونگ
نامجون : هی بچه معلومه کجایی
تهیونگ : هیونگ نگران نباش خونه خودمم
کوک : گفتی میری هوا بخوری نه بری خونه خودت هیونگ
تهیونگ : خوب یهویی شد
جیمین : از اول هم میدونستم میری دنبال دختره حالا هم با خودت اوردیش خونت
جیهوپ : اوووووو تهیونگا از تو بعید بود
تهیونگ : یاااا خوب فقط....قضیه رو تعریف کرد
جین : تو غلط کردی با این داستان درست کردنت معلومه جلو ما لباس معمولی پوشیدی بعدی رفتی خونه خودت لباس عوض کردی نامجون همش تقصیر تربیت توعه
نامجون : یااااا من خرجی میدم تو تربیت چرا به من گیر میدی
جین : تو همش تربیت منو خراب کردی
نامجون : من دیگه دخالت نمیکنم ببینم تربیت تو چه جوریه
تهیونگ : یاااا دعوا نکنید من میرم بهش سر بزنم ببینم بیدار شده یا نه
اعضا : باشه خدافظ
تهیونگ : خدافظ
رفتم به ا.ت سر زدم دیدم خوابیده دیگه دلم نیومد بیدارش کنم
پایان پارت ۱۲
۱۴.۱k
۲۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.