عشق سخت پارت ۹
فلش بک به شب مهمونی
ویو سارینا
رفتم یه دوش گرفتپ و اومدم و رفتم لباسم پوشیدم و یه آرایش کردم که به لباسم بیاد رفتم پیایین که دیدم دخترا منتظر منن
پایان
آیلین: اوووو برای کی انقدر خوشگل کردی، نکنه برای فلیکس
رز: شروع شد خدا بخیر کنه
سارینا: هیف که میخوای بریم
ثنا: بس کنید فک کنم اومدن
که گوشیه سارینا زنگ خورد
فلیکس بود
رفتیم بیرون
ویو سارینا
عررررر این چقد خوشتیپ شده بود
نمی تونستم بهش نگا نکنم
ویو فلیکس
خیلی خوشگل شده بود ، داشت عین یه تیکه الماس میدرخشید
محوش شده بودم
پایان
دخترا: سلام
پسرا: سلام
نویسنده: فقط چهار تا از پسرا اومدن بقیه دوست دختر دارن اونایی که اومدن فلیکس ، هیونجین ، چانگبین، لینو هست
سارینا و آیلین با فلیکس و هیونجین رفتن و ثنا و رزی با چانگبین و لینو
رسیدن به مهمونی سارینا و فلیکس دست تو دست باهم رفتن بقیه هم پشت سرشون همه ی نگاها رو اون دوتا بود رفتن سر یه میز
بعد چند مین یه آهنگ گذاشتن که یه پسر اومد و گفت
کوک: بانو افتخار رقص می دید( بخدا دیگه اسمی پیدا نکردم)
سارینا یه نگا به فلیکس کرد که دید با یه دختره قشنگ گرم گرفتن
سارینا: با کمال میل
داشتن می رقصیدن که یهو یکی سارینا رو کشید طرف خودش
فلیکس: عشقم نمیخوای با من برقصی
سارینا: حتما(از کوک هم عذر خواهی کرد)
فلیکس:داشتی چه غلطی میکردی
سارینا: اول بگو چرا با اون دختره انقدر گرم گرفته بودی
فلیکس: سوال منو با سوال جواب نده
سارینا: اگه بدم چی
فلیکس اومد در گوش سارینا و گفت
فلیکس: بزار این مهمونی تموم شه حرف زدن که هیچی یه کاری میکنم نتونی تا سه ماه راه بری
دیگه حرفی نزدن بعد از رقص پدر فلیکس اومد و گفت بعد از من پسرم جانشین منه و از این جور چیز ها بعد فلیکس هم اومد و سارینا رو معرفی کرد
خب رسیدیم به جایی که همه منتظرش بودن🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 می دونید که کجا بیاید
ویو سارینا
رفتم یه دوش گرفتپ و اومدم و رفتم لباسم پوشیدم و یه آرایش کردم که به لباسم بیاد رفتم پیایین که دیدم دخترا منتظر منن
پایان
آیلین: اوووو برای کی انقدر خوشگل کردی، نکنه برای فلیکس
رز: شروع شد خدا بخیر کنه
سارینا: هیف که میخوای بریم
ثنا: بس کنید فک کنم اومدن
که گوشیه سارینا زنگ خورد
فلیکس بود
رفتیم بیرون
ویو سارینا
عررررر این چقد خوشتیپ شده بود
نمی تونستم بهش نگا نکنم
ویو فلیکس
خیلی خوشگل شده بود ، داشت عین یه تیکه الماس میدرخشید
محوش شده بودم
پایان
دخترا: سلام
پسرا: سلام
نویسنده: فقط چهار تا از پسرا اومدن بقیه دوست دختر دارن اونایی که اومدن فلیکس ، هیونجین ، چانگبین، لینو هست
سارینا و آیلین با فلیکس و هیونجین رفتن و ثنا و رزی با چانگبین و لینو
رسیدن به مهمونی سارینا و فلیکس دست تو دست باهم رفتن بقیه هم پشت سرشون همه ی نگاها رو اون دوتا بود رفتن سر یه میز
بعد چند مین یه آهنگ گذاشتن که یه پسر اومد و گفت
کوک: بانو افتخار رقص می دید( بخدا دیگه اسمی پیدا نکردم)
سارینا یه نگا به فلیکس کرد که دید با یه دختره قشنگ گرم گرفتن
سارینا: با کمال میل
داشتن می رقصیدن که یهو یکی سارینا رو کشید طرف خودش
فلیکس: عشقم نمیخوای با من برقصی
سارینا: حتما(از کوک هم عذر خواهی کرد)
فلیکس:داشتی چه غلطی میکردی
سارینا: اول بگو چرا با اون دختره انقدر گرم گرفته بودی
فلیکس: سوال منو با سوال جواب نده
سارینا: اگه بدم چی
فلیکس اومد در گوش سارینا و گفت
فلیکس: بزار این مهمونی تموم شه حرف زدن که هیچی یه کاری میکنم نتونی تا سه ماه راه بری
دیگه حرفی نزدن بعد از رقص پدر فلیکس اومد و گفت بعد از من پسرم جانشین منه و از این جور چیز ها بعد فلیکس هم اومد و سارینا رو معرفی کرد
خب رسیدیم به جایی که همه منتظرش بودن🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 می دونید که کجا بیاید
۵.۸k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.