چی میشد سرنوشت را از سر نوشت...
چی میشد سرنوشت را از سر نوشت...
چی میشد خدا میگفت ی بار دیگ بهت فرصت میدم....
چی میشد ی بار دیگ میتونستم دستای پر مهر مادرم بگیرم و آروم بشم و همه دردهام فراموش کنم،چی میشد ها چیزی کم نمیش ب خدا...
چی میشد خدا میگفت ی بار دیگ بهت فرصت میدم....
چی میشد ی بار دیگ میتونستم دستای پر مهر مادرم بگیرم و آروم بشم و همه دردهام فراموش کنم،چی میشد ها چیزی کم نمیش ب خدا...
۱.۷k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.