بانوی من! شعر آبرویم را برده است و واژگان رسوایت ساختهاند من مردی هستم که جز عشقم را نمیپوشم و تو زنی که جز لطافتت را پس کجا برویم دلبرم؟ و نشان عشق را چه سان برسینه بیاویزیم؟ در روزگاری که عشق را نمیشناسد...
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.