Part: (4)
Part: (4)
ویو ات
دیدم کوک پوزخندی زد رفت منم قدمامو تند تر کردم تا بهش برسم
ات: حالا چرا ناراحت میشی قهر میکنی
کوک: من نه ناراحت شدم نه قهر کردم مگه بچم
ات: از الان بگم حق نداری قهر کنی مثل من با جنبه باش تازه یکم پر انرژی تر باش
کوک: میخوای چیکار کنم برات برقصم
با فکر اینکه اون برام برقصه خندم گرف
کوک: خوب حالا انگار الان براش رقصیدم
ات: سعی کردم خندمو قورت بدم حالت جدی به خودم گرفتم بهش نگاه کردم خیلی جذاب بود
کوک: فکر میکردم توهم عاشقم بشی بفرماا البته نه انقدر زود
ات: ضربه ای بازوش زدم کی کی گفته عاشقت شدم
کوک: خوده خودمم
ات: خودت خیلی اشتباه کرده
کوک: هیسسس ببین رسیدیم پس بهتره ساکت بشی
ات: پشت چشمی براش نازک کردم به روبه رو نگاه کردم بلاخره رسیدیم و راهنما جلومون وایساد
ها یون: بچه ها یکی از راهنما هامون تو اینجا هست برید ازش کلید بگیرین برید استراحت کنید که کلی کار داریم
ویو ات
ما تقریبا نفرای اخر بودیم با کوک سر اینکه کی اول کلید بگیره بحث میکردم و حواسمون به بقیه نبود
ات: همین که گفتم من کلیدارو میگیرم جلوتر از کوک رفتم و کلیدارو از خانومه گرفتم خب میبینی که من اول کلید گرفتم البته امیدوارم از اتاق تو قشنگ تر باشه
زنه: امم عزیزم همگروهی هل تو یه اتاقن
با این حرف زنه لبخندم محو شد
ات: چی میخواین منو بایه پسر تویه اتاق تنها بزارینن؟؟؟
ویو ات
دیدم کوک پوزخندی زد رفت منم قدمامو تند تر کردم تا بهش برسم
ات: حالا چرا ناراحت میشی قهر میکنی
کوک: من نه ناراحت شدم نه قهر کردم مگه بچم
ات: از الان بگم حق نداری قهر کنی مثل من با جنبه باش تازه یکم پر انرژی تر باش
کوک: میخوای چیکار کنم برات برقصم
با فکر اینکه اون برام برقصه خندم گرف
کوک: خوب حالا انگار الان براش رقصیدم
ات: سعی کردم خندمو قورت بدم حالت جدی به خودم گرفتم بهش نگاه کردم خیلی جذاب بود
کوک: فکر میکردم توهم عاشقم بشی بفرماا البته نه انقدر زود
ات: ضربه ای بازوش زدم کی کی گفته عاشقت شدم
کوک: خوده خودمم
ات: خودت خیلی اشتباه کرده
کوک: هیسسس ببین رسیدیم پس بهتره ساکت بشی
ات: پشت چشمی براش نازک کردم به روبه رو نگاه کردم بلاخره رسیدیم و راهنما جلومون وایساد
ها یون: بچه ها یکی از راهنما هامون تو اینجا هست برید ازش کلید بگیرین برید استراحت کنید که کلی کار داریم
ویو ات
ما تقریبا نفرای اخر بودیم با کوک سر اینکه کی اول کلید بگیره بحث میکردم و حواسمون به بقیه نبود
ات: همین که گفتم من کلیدارو میگیرم جلوتر از کوک رفتم و کلیدارو از خانومه گرفتم خب میبینی که من اول کلید گرفتم البته امیدوارم از اتاق تو قشنگ تر باشه
زنه: امم عزیزم همگروهی هل تو یه اتاقن
با این حرف زنه لبخندم محو شد
ات: چی میخواین منو بایه پسر تویه اتاق تنها بزارینن؟؟؟
۲.۰k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.