فیک مافیایی نامجون p2مرگ آروم
P2
باریستا:ا/ت سفارش آمادست
ا/ت:اومدم
ا/ت:بفرمایید سفارشتون
نامجون :ممنونم
ا/ت:خواهش میکنم
نامجون:اا راستی میتونم از کتاب های داخل قفسه استفاده کنم؟
ا/ت:اگه تضمین میکنید که بهش آسیب نمیزنید و سالم برش میگردانند بله
نامجون:مراقبم ،ممنون
یه کتاب انتخاب کردمو درحال خوندن بودم که با صدای از دنیام بیرون کشیده شدم
ا/ت :آجوشی ساعت 12دیگه باید ببندیم
نامجون:متاسفم اصلا متوجه گذر زمان نشدم
ا/ت:مشکلی نیست
نامجون:وایسا !تو الان به من گفتی آجوشی؟!
ا/ت:اوهوم ،راستش نمیدونستم چی صداتون کنم
نامجون :اوپا و هیونگ و این همه چیز .اجوشی ؟ مسخرس
ا/ت: شما نه اوپایی منید نه هیونگ چرا باید یه غریبه رو اینطوری صدا کنم
نامجون :"با قیافه عصبی "خیلی تو مخی ای
ا/ت:😐
نامجون:سوار ماشین شدم و بعد 40مین به عمارت رسیدم .
ته:رئیس بالاخره اومدین .
نامی:میبینی که اومدم. خب؟بگو میشنوم
ته :رئیس ومادرتون از اینکه تو عمارت نبودین خیلی عصبی شدن و گفتن که حرف های خیلی مهمی دارن.
(اگه نظری دارین بگید . خودم حس میکنم دیگه خیلی با جزییات دارم مینویسم )
برای پارت بعد 7لایک و 5تا فالوور:)
باریستا:ا/ت سفارش آمادست
ا/ت:اومدم
ا/ت:بفرمایید سفارشتون
نامجون :ممنونم
ا/ت:خواهش میکنم
نامجون:اا راستی میتونم از کتاب های داخل قفسه استفاده کنم؟
ا/ت:اگه تضمین میکنید که بهش آسیب نمیزنید و سالم برش میگردانند بله
نامجون:مراقبم ،ممنون
یه کتاب انتخاب کردمو درحال خوندن بودم که با صدای از دنیام بیرون کشیده شدم
ا/ت :آجوشی ساعت 12دیگه باید ببندیم
نامجون:متاسفم اصلا متوجه گذر زمان نشدم
ا/ت:مشکلی نیست
نامجون:وایسا !تو الان به من گفتی آجوشی؟!
ا/ت:اوهوم ،راستش نمیدونستم چی صداتون کنم
نامجون :اوپا و هیونگ و این همه چیز .اجوشی ؟ مسخرس
ا/ت: شما نه اوپایی منید نه هیونگ چرا باید یه غریبه رو اینطوری صدا کنم
نامجون :"با قیافه عصبی "خیلی تو مخی ای
ا/ت:😐
نامجون:سوار ماشین شدم و بعد 40مین به عمارت رسیدم .
ته:رئیس بالاخره اومدین .
نامی:میبینی که اومدم. خب؟بگو میشنوم
ته :رئیس ومادرتون از اینکه تو عمارت نبودین خیلی عصبی شدن و گفتن که حرف های خیلی مهمی دارن.
(اگه نظری دارین بگید . خودم حس میکنم دیگه خیلی با جزییات دارم مینویسم )
برای پارت بعد 7لایک و 5تا فالوور:)
۶.۷k
۰۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.