چند پارتی تهیونگ و جونگ کوک
part25
و چاقورو برمیداره که یدفعه ات از حال میره
ات:نههههه (جیغ)
ویو ات:با نفس نفس از خواب بلند شدم که دیدم کنار تهیونگ و جونگ کوک هستم و تهیونگ و جونگ کوک با تعجب نگام می کنن
ج:لاوم؟خوبی؟چرا جیغ میزنی بخدا هنوز نکردمت
ته:ببر کوچولو؟چرا گریه می کنی ؟
ات:چرا باهام بازی کردین؟پن براتون یه بازیم ؟ چرا بهم میگین هرزه (گریه)این کاراتون چه معنی میده
ته :ببر کوچولو قربون اون چشمای عروسکیت بشم اینا چیه که میگی ؟
جونگ کوک میاد و بوسه های پی در پی روی گردن ات میزاره : خواب دیدی دخترکوپولوم همش خواب بود
ما چرا باید باهات بازی کنیم وقتی که یه تیکه از وجودمونی درسته ازت عصبانی هستیم اما دلیل نمیشه که ولت کنیم لاو
ات لبخندی میزنه و میگه:یعنی .. دیگه کاری باهام ندارین؟
تهیونگ اخمی میکنه و میگه:نخیر وقتی برسیم خونه باید تنبیه شی درضمن میخواستم همینجا حسابتو برسم اما جونگ کوک نزاشت
ج:البته اینم در نظر داشته باشیم که نزاشتم اینجا این اتفاق بیوفته چون اونجا وسایل های دردناک تری وجود داره و بدتر درد میکشی
ات:خاک تو سرم کنن که فکر می کردم به فکرمین (پوکر)
ج: اتفاقا چون به فکرتیم اینکارو میکنیم ک دیگه از این کارا نکنی
ته:و به هر کسی اعتماد نکنی .. حالا بگو ببینم کاری باهات نکردن؟
ات:نوچ ..خودتون سریع رسیدین دیگه چیزی نشد
ته: خوبه
که تهیونگ یدفعه چشمش به کبودی روی رون ات میوفته
تهیونگ:این چیه؟یادم نمیاد اینجا کیس مارک گذاشته باشم
جونگ کوک هم نگاه می کنه و میگه:منم نزاشتم ..ات بگو ببینم این جای چیه
ات با ترس به تهیونگو جونگ کوک خیره میشه و میگه:راستش..راستش خب این
تهیونگ:دِ بگو دیگه (داد)
ات:نمیتونم (بغض)
ج:نمیتونی(پوزخند)پس منم نمیتونم امشب جلوی خودمو بگیرم ... پشیمون شدم باید از اینجا شروع کنیم
تهیونگ خنده عصبی می کنه و میگه:خودت تنت میخاره
که یدفعه هردوشون با صدایی که از طرف جلوی ماشین میاد ساکت میشن ...
.
.
.
.
هیم گذاشتم با اینکه شرطا نرسید
شرط:۱۳۰ کامنت و ۴۰ لایک
ادمینتون وایب کدوم اعضا رو میده؟[:
و چاقورو برمیداره که یدفعه ات از حال میره
ات:نههههه (جیغ)
ویو ات:با نفس نفس از خواب بلند شدم که دیدم کنار تهیونگ و جونگ کوک هستم و تهیونگ و جونگ کوک با تعجب نگام می کنن
ج:لاوم؟خوبی؟چرا جیغ میزنی بخدا هنوز نکردمت
ته:ببر کوچولو؟چرا گریه می کنی ؟
ات:چرا باهام بازی کردین؟پن براتون یه بازیم ؟ چرا بهم میگین هرزه (گریه)این کاراتون چه معنی میده
ته :ببر کوچولو قربون اون چشمای عروسکیت بشم اینا چیه که میگی ؟
جونگ کوک میاد و بوسه های پی در پی روی گردن ات میزاره : خواب دیدی دخترکوپولوم همش خواب بود
ما چرا باید باهات بازی کنیم وقتی که یه تیکه از وجودمونی درسته ازت عصبانی هستیم اما دلیل نمیشه که ولت کنیم لاو
ات لبخندی میزنه و میگه:یعنی .. دیگه کاری باهام ندارین؟
تهیونگ اخمی میکنه و میگه:نخیر وقتی برسیم خونه باید تنبیه شی درضمن میخواستم همینجا حسابتو برسم اما جونگ کوک نزاشت
ج:البته اینم در نظر داشته باشیم که نزاشتم اینجا این اتفاق بیوفته چون اونجا وسایل های دردناک تری وجود داره و بدتر درد میکشی
ات:خاک تو سرم کنن که فکر می کردم به فکرمین (پوکر)
ج: اتفاقا چون به فکرتیم اینکارو میکنیم ک دیگه از این کارا نکنی
ته:و به هر کسی اعتماد نکنی .. حالا بگو ببینم کاری باهات نکردن؟
ات:نوچ ..خودتون سریع رسیدین دیگه چیزی نشد
ته: خوبه
که تهیونگ یدفعه چشمش به کبودی روی رون ات میوفته
تهیونگ:این چیه؟یادم نمیاد اینجا کیس مارک گذاشته باشم
جونگ کوک هم نگاه می کنه و میگه:منم نزاشتم ..ات بگو ببینم این جای چیه
ات با ترس به تهیونگو جونگ کوک خیره میشه و میگه:راستش..راستش خب این
تهیونگ:دِ بگو دیگه (داد)
ات:نمیتونم (بغض)
ج:نمیتونی(پوزخند)پس منم نمیتونم امشب جلوی خودمو بگیرم ... پشیمون شدم باید از اینجا شروع کنیم
تهیونگ خنده عصبی می کنه و میگه:خودت تنت میخاره
که یدفعه هردوشون با صدایی که از طرف جلوی ماشین میاد ساکت میشن ...
.
.
.
.
هیم گذاشتم با اینکه شرطا نرسید
شرط:۱۳۰ کامنت و ۴۰ لایک
ادمینتون وایب کدوم اعضا رو میده؟[:
۴۹.۲k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.