پارت 12

پرش زمانی به 2 هفته دیگه
مویچیرو: خب شینوبو و گیو برید ات رو بیارید
گیو و شینوبو: باشه(رفتیم پیش ات)
شینوبو: ات مویچیرو تو دردسر اوفتاده
گیو: آره راست میگه
ات: کجاس بیایید بریمممم
شینوبو: دنبال من بیایید
ات: باشهعه
((رفتیم دنبالش وارد اتاق شدیم همه گفتند تولدت مبارک))
ات: چی ای دروغگوها جون به لبم کردین کم مونده بود قلبم بیاد تو دهنم
شینوبو:ببخشید حالا بیا کادو هارو باز کنیم
ات: باشههه
مویچیرو:من کادومو آخر میدم
ات: باشه
(کادوهارو باز کردیم و آخرش نوبت کادو مویچیرو بود)
ات: وای من دنبال یه خنجر میگشتم از همه گی ممنونم
همه: خواهش میکنیم
میتسوری: بیایید کیک بخوریم
همه: باشه
(کیک خوردیم و خوش گذشت بهمون)
ات: بهترین روز زندگیم بود از همه گی ممنون
همه: خواهش میکنیم
شینوبو: من خیلی خسته شدم من میرم
میتسوری و اوبانای و گیو: ماهم همینطور
(همه رفتد و من و مویچیرو موندیم)
ات: منم خسته شدم منم دیگه میرم
مویچیرو: راستی ات راجب اون مسئله که عاشق همیم به نظرت نامزد کنیم
ات: باشه
مویچیرو: آهان (دیدم ات خوابش برده بخاطر همین بغلش کردم و گذاشتمش روی جای خواب و خودمم خوابم میومو کنارش خوابیدم)