فقط مال من باش پارت ۷۵

رفت از الان دلم براش تنگ شد منم رفتم خونه از الان دلم براش تنگ شد تا روز هشتم هی بهم زنگ میزد لایوایی که میزاشت شرکت داشتم موهاشو بلوند کرده بود تو این هشت روزه چقدر جذاب شده بود بلخره کنسرتشون شروع شد خوب باید تو اینترنت نگاه میکردم رفتم زدم تو لبتابم نگاه کردم من:💃🏼💃🏼💃🏼💃🏼💃🏼💃🏼💃🏼(دقیقا منم😂😂🤣🤣) من:💃🏼💃🏼💃🏼 بعد تموم شد دو روز بعدم برمیگردن لبتابمو گذاشتم کنار و دراز کشیدم یهو با صدای زنگ گوشیم پریدم من:بله با صدای خواب آلو کوک:سلام عشقم خواب بودی ببخشید من:آه جونگ کوک نه داشتم بیدار شدم کوک:دلم خیلییییی برات تنگ شده من:منم دلم برات تنگ شده بود کوک:دو روز بعد برمیگردم من:دیدم که موهاتو بلوند کردی کوک:تو از کجا دیدی من:هم تو لایوت هم تو کنسرتت کوک:تو لایوم بودی چرا من نفهمیدم من:چون کلی آرمی داشتن نگات میکردن من اون وسط گفتم دوست دارم نفهمیدی کوک:تو رو خدا من:به خدا کوک:لعنت چرا نفهمیدم میگم یه پیام ناشناس اومده تو بودی من:اوهوم کوک:کخخخخخ من:حالا اشگال نداره دو روز دیگه میای از نزدیک همو میبینیم کوک:آخ نمیدونی چقدر دلم برا لبات تنگ شده دلم برات یه زره شده یونا من:منم دلم برات تنگ شده کوک:مراقب خودتم باش عشقم من دیگه باید برم الان شک میکنن من:باشه برو کوک:دوست دارم بای من:منم دوست دارم بای بعد قطع کردم دو روز بعد من منتظر جونگ کوک بودم میدونستم شب میرسه
از زبون جونگ کوک
رسیدیم سئول شب بود میخواستم سوپرایزش کنم رفتم یه شاخه گل رز گرفتم رفتم خونه کیلید داشتم برای همین در و آروم بازکردم دیدم یونا نیست همه مارو گشتم نبود گفتم حتما رفته بیرون پس منم خودمو پشت در اتاق قایم کردم
از زبون خودم
رفتم خونه یکم خرید کرده بودم رفتم خونه دیدم در بازه من:یعنی کی اومده کتمو در آوردم رفتم تو اتاق دیدم در بسته شد برگشتم با دیدن جونگ کوک یه جیغ بنفش کشیدم من:ععععععععع کوک:نه عشقم منم نترس منم جونگ کوک من:عشقم کی اومدی کوک:خیلی وقته که اومدم بعد گل رزم گرفت جلوم کوک:این گل برای عشقم که ۱۰ روزه از دوریش شبا خواب نداشتم و دلم براش یه زره شده بعد گلو ازش گرفتم پرت کردم اونور من:تو خودت برام کافی رفتم جلو و لبامو محکم گذاشتم رو لباش قدمو بلند کردم یکم و لبامو رو لباش محکم گذاشتم و لباشو میبوسیدم اونم‌همراهی میکرد بعدجدا شدم کتشو در آورد و با سرعت اومد منو چرخوند چسبوندم به دیوار دوتا دستاشو رو صورتم گذاشت و لباشو محکم گذاشت رو لبام و لبامو وحشیانه مک میزد و میخورد و گاز میگرفت منم یکی ازدستامو رو دستش گذاشتم و من لباشومک میزدم و میخوردم هی سرشو میچرخوند و زبونامونو تو دهن هم میکردیم دستاشو آورد پایین و دور کمرم گرفت منم یه دستمو رو صورتش گذاشتم