(عشق وحشت زده) پارت ³
ویو ات (وایی خیلی گشنمه برم یه غذا بخورم بعد یه خواب کوچولو و بعد آماده شم برم)
ات(خب حوصله ندارم غذا درست کنم پس کورن داگ سفارش میدم)
ویو ات( ناهارم رو میخورم و میرم توی تختم همینطور که به فردا فکر میکنم خوابم میبره)
ویو کوک(ناهارم رو میخورم و روی کاناپه دراز میکشم ، باید یه جوری به ات حسمو بگم ولی نمیدونم چی بگم اصلا بگم یا نگم)
یک ساعت بعد
ویو ات( بیدار میشم و آماده میشم به یون کیونگ زنگ میزنم)
کیونگ(الو؟)
ات (من آماده ام )
کیونگ(باشه من الان با دخترا میام دنبالت بیا دم در)
ات (باشه)
ویو ات (میرم دم در و پنج دقیقه بعد بچه ها میان و سوار ماشین میشم و جلو میشینم)
ات (سلام کجا بریم)
کیونگ (یه پاساژ معروف توی سئول هست میریم اونجا)
ات (اوکی بزن بریم)
رسیدن و وارد یه مغازه شدن
یون سو (وایی دخترا این لباس چه خوشگله)
دخترا تایید میکنن به جز ات
ات(خیلی باز نیست؟)
((عکسشو میزارم))
یون جی (هی دختر بیخیال بدن داری که بپوشونیش؟)
ات ( اونم راست میگی همین خوبه)
خریدشون رو انجام میدن و هرکی میره خونه خودش
ات(خب حوصله ندارم غذا درست کنم پس کورن داگ سفارش میدم)
ویو ات( ناهارم رو میخورم و میرم توی تختم همینطور که به فردا فکر میکنم خوابم میبره)
ویو کوک(ناهارم رو میخورم و روی کاناپه دراز میکشم ، باید یه جوری به ات حسمو بگم ولی نمیدونم چی بگم اصلا بگم یا نگم)
یک ساعت بعد
ویو ات( بیدار میشم و آماده میشم به یون کیونگ زنگ میزنم)
کیونگ(الو؟)
ات (من آماده ام )
کیونگ(باشه من الان با دخترا میام دنبالت بیا دم در)
ات (باشه)
ویو ات (میرم دم در و پنج دقیقه بعد بچه ها میان و سوار ماشین میشم و جلو میشینم)
ات (سلام کجا بریم)
کیونگ (یه پاساژ معروف توی سئول هست میریم اونجا)
ات (اوکی بزن بریم)
رسیدن و وارد یه مغازه شدن
یون سو (وایی دخترا این لباس چه خوشگله)
دخترا تایید میکنن به جز ات
ات(خیلی باز نیست؟)
((عکسشو میزارم))
یون جی (هی دختر بیخیال بدن داری که بپوشونیش؟)
ات ( اونم راست میگی همین خوبه)
خریدشون رو انجام میدن و هرکی میره خونه خودش
۸.۶k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.