ادامه پارت قبل
سویون:فرق داشته باشه...باید جیمینو بگیریم!تو میتونی اینو بفهمی!؟
بلا:به کتف چپم که میخوای بگیریش....دختر تو میخوای منو دیوونه کنی هااااا؟نمیفهمی چی میگم بهت میگم نمیشه نمیشههههههه
سویون:پس نمیتونی اولین ماموریتی که بهت سپردم رو انجام بدی...اوکی خودم دست به کار میشم پس...
بلا:چرا دست کم میگیریم؟
سویون:خودت میگی نمیشه و نمیتونم پس بهتره خودم دست به کار بشم
بلا:تا یو هفته دیگه پیداش میکنم!
سویون:زیاده!
بلا:باید به همینم راضی باشی برو خداتو شکر کن دست نکشیدم چون دوست برادرمه الان من باید منت بزارم سرت نه تو رو من
خواستم برم که یادم اومد ی چیز بهش بگم:یادت باشه این کارتو هیچوقت فراموش نمیکنم...و توهم خوب میدونی عصبانیتم و ناراحتیم اصلا خوب نیست...یادت باشه
و ازونجا زدم بیرون
سوار موتور شدم و شماره یونجون رو گرفتم... که بعد چند بوق جواب داد
یونجون:بله؟
بلا:کجایی؟
یونجون:تازه کنسرت تموم شد!
بلا:من امروز نمیام خونه
یونجون:اونوقت چرا؟
بلا:چون قراره یک هفته بمونم خونه دوستم!
یونجون:جونمممم؟یک هفتههه؟نه بابا چیزی نخواستی
بلا:یونجون وقت مزخرف بازی نیست گفتم که بدونی!
یونجون:بعد اونوقت تو از کی دوست داری!؟تا جایی که یادمه دوستی نداشتی!
بلا:این چند وقته باهاش دوست شدم
یونجون:خونش کجاست؟اسمش چیه؟پسره یا دختر؟
بلا:خدافظ
یونجون:هووی هوییی قطع نکنی ها ب....
بلا:ازش قطع کردم و موتور رو روشن کردم و حرکت کردم سمت خونه...وقتی رسیدم وارد شدم چندتا دست لباس برداشتم و بعدش اومدم بیرون...سوار موتور شدم و رفتم سمت جیمین..بعد چند دقیقه رسیدم و وارد شدم
جیمین:عه اومدی!
بلا:اره!
جیمین:یونجون خبر داره؟
بلا:نه بهش گفتم میمونم پیش دوستم!
جیمین:کدوم دوستت!؟یعنی ممکنه بره خونه دوستات بعد ممکنه اونا بگن نیستش و برات دردسر بشه
بلا:از اونجایی که دوستی ندارم نمیره جایی
جیمین:پس چطور شد؟یعنی...
بلا:بهش گفتم دوست جدیده چند وقته باهاش دوستم...هیچ اطلاعی هم دربارش نداره
جیمین:اهاااا...اوکی
بلا:جیمین واقعا خستمه...نیاز دارم بخوابم امروز خیلی رفت و آمد داشتم و عصبی هم بودم خلاصه خستمه...من میرم فرشامو بیارم بخوابم
جیمین:فرشات؟
بلا:اره
جیمین:خب چرا تو اتاق نمیخوابی؟
بلا:اتاق برا تو
جیمین:اینطور نمیشه که
بلا:میشه خوبشم میشه...من مشکلی ندارم...تو بدن درد میگردی
جیمین:نه خب ببین بیا اینکارو کنیم که...
بلا:عه جیمین همینکه گفتم...تو برو تو اتاق منم فرش هامو میارم تمام!
جیمین:بامزه میشی وقتی عصبی میشه(خنده
بلا:به کتف چپم که میخوای بگیریش....دختر تو میخوای منو دیوونه کنی هااااا؟نمیفهمی چی میگم بهت میگم نمیشه نمیشههههههه
سویون:پس نمیتونی اولین ماموریتی که بهت سپردم رو انجام بدی...اوکی خودم دست به کار میشم پس...
بلا:چرا دست کم میگیریم؟
سویون:خودت میگی نمیشه و نمیتونم پس بهتره خودم دست به کار بشم
بلا:تا یو هفته دیگه پیداش میکنم!
سویون:زیاده!
بلا:باید به همینم راضی باشی برو خداتو شکر کن دست نکشیدم چون دوست برادرمه الان من باید منت بزارم سرت نه تو رو من
خواستم برم که یادم اومد ی چیز بهش بگم:یادت باشه این کارتو هیچوقت فراموش نمیکنم...و توهم خوب میدونی عصبانیتم و ناراحتیم اصلا خوب نیست...یادت باشه
و ازونجا زدم بیرون
سوار موتور شدم و شماره یونجون رو گرفتم... که بعد چند بوق جواب داد
یونجون:بله؟
بلا:کجایی؟
یونجون:تازه کنسرت تموم شد!
بلا:من امروز نمیام خونه
یونجون:اونوقت چرا؟
بلا:چون قراره یک هفته بمونم خونه دوستم!
یونجون:جونمممم؟یک هفتههه؟نه بابا چیزی نخواستی
بلا:یونجون وقت مزخرف بازی نیست گفتم که بدونی!
یونجون:بعد اونوقت تو از کی دوست داری!؟تا جایی که یادمه دوستی نداشتی!
بلا:این چند وقته باهاش دوست شدم
یونجون:خونش کجاست؟اسمش چیه؟پسره یا دختر؟
بلا:خدافظ
یونجون:هووی هوییی قطع نکنی ها ب....
بلا:ازش قطع کردم و موتور رو روشن کردم و حرکت کردم سمت خونه...وقتی رسیدم وارد شدم چندتا دست لباس برداشتم و بعدش اومدم بیرون...سوار موتور شدم و رفتم سمت جیمین..بعد چند دقیقه رسیدم و وارد شدم
جیمین:عه اومدی!
بلا:اره!
جیمین:یونجون خبر داره؟
بلا:نه بهش گفتم میمونم پیش دوستم!
جیمین:کدوم دوستت!؟یعنی ممکنه بره خونه دوستات بعد ممکنه اونا بگن نیستش و برات دردسر بشه
بلا:از اونجایی که دوستی ندارم نمیره جایی
جیمین:پس چطور شد؟یعنی...
بلا:بهش گفتم دوست جدیده چند وقته باهاش دوستم...هیچ اطلاعی هم دربارش نداره
جیمین:اهاااا...اوکی
بلا:جیمین واقعا خستمه...نیاز دارم بخوابم امروز خیلی رفت و آمد داشتم و عصبی هم بودم خلاصه خستمه...من میرم فرشامو بیارم بخوابم
جیمین:فرشات؟
بلا:اره
جیمین:خب چرا تو اتاق نمیخوابی؟
بلا:اتاق برا تو
جیمین:اینطور نمیشه که
بلا:میشه خوبشم میشه...من مشکلی ندارم...تو بدن درد میگردی
جیمین:نه خب ببین بیا اینکارو کنیم که...
بلا:عه جیمین همینکه گفتم...تو برو تو اتاق منم فرش هامو میارم تمام!
جیمین:بامزه میشی وقتی عصبی میشه(خنده
۱۰.۱k
۲۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.