نقاب دار مشکی
ʙʟᴀᴄᴋ ᴍᴀꜱᴋᴇᴅ
(ꜱᴇᴄᴏɴᴅ ᴄʜᴀᴘᴛᴇʀ)
(ᴘᴀʀᴛ ²²)
ات: ( قرمز شده بود و از بغل یونگی اومد بیرون)
ات: خب دیگه من برم دیگه تمرین نمیکنیم؟؟
یونگی: نه بر امروز دیگه کافیه
ات: اوهوم باشه
( ات رفت وسایلش رو برداشت و با بقیه مثل همیشه به خونه رفتن این چند هفته تیر اندازی رو پسرا به دخترا یاد دادن و اونارو به تیر انداز حرفه ای تبدیل کردن خلاصه کنم بعد تیر اندازی رفتن پیش جیمین و ۱ هفته هم آنجا مشغول بودن برای یادگیری دفاع شخصی بعد اون هم یونگی به ات تونست ۴ روزه رانندگی با ماشین رو یاد بده چون به خاطر ضبط ران بی تی اس نشد که ۷ روز باشه
خلاصه پسرا دخترای معمولی رو به دخترای مافیای حرفه ای تبدیل کردن فردا روزی بود که قرار بود به عمارت لیسا حمله کنند و لیسا رو بکشند پس امروز رفتن به مخفیگاه خودشون تا نامجون و جین نقشه ای که طرح کردند رو بگن تقریبا همون نقشه ی قبلیه ولی ات گفت که دوست داره با سوجین لیسا رو پیدا کنه بر همین نقشه رو نامجون تغییر داد نقشه این بود که جونگ کوک دوربین های اون عمارت رو همرو هک کنه و به اختیار خودشون بگذاره نامجون از راه دور بهشون با ایرپاد وضعیت عمارت رو بهشون میگه و کمکشون میکنه امیلیا و تهیونگ هر کدوم میرن به دو طرف عمارت و تک تیر انداز هستند با دوربین اونجا بادیگارد هارو از بالا میبینند و صدا خفه کن به تفنگ دوربین دار وصل کردن و از راه دور هوای بقیه رو دارن جونگ کوک هم تکی اسلحه ۷ تیر دستشه و از بالا که تهیونگ و امیلیا آدمای حیاط عمارت رو میکشن جونگ کوک میره اونجا و یه جا قایم میشه( بچه ها اینو بگم اسلحه های همشون صدا خفه کن داره)
اونجا یه قایم میشه و آدم هایی که از عمارت به بیرون میان رو همرو میزنه جیهوپ و جین هم قراره سوجین و ات رو پوشش بدن میرا و جیمین هم با چند تا بادیگارد عمارت رو زیر نظر دارند ادم هاشو که اگه خطری تهدیدشون کرد جیمین و میرا کارو تموم میکنن یونگی و ات قراره برن تا کار لیسا رو تموم کنند منتهی ات و سوجین باهم دیگه تا جایی از عمارت رو میرن و سوجین با تیر بار نصف ادمای عمارت رو قراره بزنه بعد اون یونگی که جین و جیهوپ قراره پوشش بدن این 3 نفر رو یونگی به ات ملحق میشه و دوتایی میرن و کار لیسا رو میسازن و این هم اضافه شد که اگر پدرش هم بود اونم بکشن کارو که تموم کردن اون عمارت اتش میزنند و با کمک یونگی و ات که قراره رانندگی کنند فرار میکنن از اونجا و هیچ اثری نمیزارن
الان ساعت 4 ظهر هست و ات در خونه و همه در خونه بودن
یونگی: بچه ها امروز تولد ات هستش
جیمین: اره ( لبخند)
ادامه اش تو کامنتا
(ꜱᴇᴄᴏɴᴅ ᴄʜᴀᴘᴛᴇʀ)
(ᴘᴀʀᴛ ²²)
ات: ( قرمز شده بود و از بغل یونگی اومد بیرون)
ات: خب دیگه من برم دیگه تمرین نمیکنیم؟؟
یونگی: نه بر امروز دیگه کافیه
ات: اوهوم باشه
( ات رفت وسایلش رو برداشت و با بقیه مثل همیشه به خونه رفتن این چند هفته تیر اندازی رو پسرا به دخترا یاد دادن و اونارو به تیر انداز حرفه ای تبدیل کردن خلاصه کنم بعد تیر اندازی رفتن پیش جیمین و ۱ هفته هم آنجا مشغول بودن برای یادگیری دفاع شخصی بعد اون هم یونگی به ات تونست ۴ روزه رانندگی با ماشین رو یاد بده چون به خاطر ضبط ران بی تی اس نشد که ۷ روز باشه
خلاصه پسرا دخترای معمولی رو به دخترای مافیای حرفه ای تبدیل کردن فردا روزی بود که قرار بود به عمارت لیسا حمله کنند و لیسا رو بکشند پس امروز رفتن به مخفیگاه خودشون تا نامجون و جین نقشه ای که طرح کردند رو بگن تقریبا همون نقشه ی قبلیه ولی ات گفت که دوست داره با سوجین لیسا رو پیدا کنه بر همین نقشه رو نامجون تغییر داد نقشه این بود که جونگ کوک دوربین های اون عمارت رو همرو هک کنه و به اختیار خودشون بگذاره نامجون از راه دور بهشون با ایرپاد وضعیت عمارت رو بهشون میگه و کمکشون میکنه امیلیا و تهیونگ هر کدوم میرن به دو طرف عمارت و تک تیر انداز هستند با دوربین اونجا بادیگارد هارو از بالا میبینند و صدا خفه کن به تفنگ دوربین دار وصل کردن و از راه دور هوای بقیه رو دارن جونگ کوک هم تکی اسلحه ۷ تیر دستشه و از بالا که تهیونگ و امیلیا آدمای حیاط عمارت رو میکشن جونگ کوک میره اونجا و یه جا قایم میشه( بچه ها اینو بگم اسلحه های همشون صدا خفه کن داره)
اونجا یه قایم میشه و آدم هایی که از عمارت به بیرون میان رو همرو میزنه جیهوپ و جین هم قراره سوجین و ات رو پوشش بدن میرا و جیمین هم با چند تا بادیگارد عمارت رو زیر نظر دارند ادم هاشو که اگه خطری تهدیدشون کرد جیمین و میرا کارو تموم میکنن یونگی و ات قراره برن تا کار لیسا رو تموم کنند منتهی ات و سوجین باهم دیگه تا جایی از عمارت رو میرن و سوجین با تیر بار نصف ادمای عمارت رو قراره بزنه بعد اون یونگی که جین و جیهوپ قراره پوشش بدن این 3 نفر رو یونگی به ات ملحق میشه و دوتایی میرن و کار لیسا رو میسازن و این هم اضافه شد که اگر پدرش هم بود اونم بکشن کارو که تموم کردن اون عمارت اتش میزنند و با کمک یونگی و ات که قراره رانندگی کنند فرار میکنن از اونجا و هیچ اثری نمیزارن
الان ساعت 4 ظهر هست و ات در خونه و همه در خونه بودن
یونگی: بچه ها امروز تولد ات هستش
جیمین: اره ( لبخند)
ادامه اش تو کامنتا
۸.۷k
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.