دعوتم به مزرعه اندامت
دعوتم به مزرعه اندامت
به فلس به فلس لب هایت
که چه ماهرانه ؛
در نمناکی دهان من
شهوت بوسه ها را
شنا می کنند ...
دعوتم به مزرعه اندامت
به دو کبوتر بلورین
که از میان سینه تو
در گنبد دستانم
هوس ها را
پر می دهند
دعوتم به مزرعه اندامت
به وعده خوب بهشت ؛
میان دو ستون خوش تراش
که شیار شورانگیزش را
به ضربه های لذتناک زندگی
پر می کند ....
دعوتم به مزرعه اندامت
به چنگ های سرانگشتانت
که بر تن من ،
رد سرخ یک اتفاق ملتهب را
نقاشی می کند .
دعوتم به مزرعه اندامت
به حاصلخیزترین پهنه قلب این مرد
به تو ؛ به تکاپوی تن زن ....
به فلس به فلس لب هایت
که چه ماهرانه ؛
در نمناکی دهان من
شهوت بوسه ها را
شنا می کنند ...
دعوتم به مزرعه اندامت
به دو کبوتر بلورین
که از میان سینه تو
در گنبد دستانم
هوس ها را
پر می دهند
دعوتم به مزرعه اندامت
به وعده خوب بهشت ؛
میان دو ستون خوش تراش
که شیار شورانگیزش را
به ضربه های لذتناک زندگی
پر می کند ....
دعوتم به مزرعه اندامت
به چنگ های سرانگشتانت
که بر تن من ،
رد سرخ یک اتفاق ملتهب را
نقاشی می کند .
دعوتم به مزرعه اندامت
به حاصلخیزترین پهنه قلب این مرد
به تو ؛ به تکاپوی تن زن ....
۶.۰k
۱۴ شهریور ۱۴۰۳