اگر تو این دنیا بودی ....
اگر تو این دنیا بودی ....
نمیتونستم همه اونایی که میخواستی رو برات فراهم کنم ، چون من جز بدبختی کفن پوش کردنت کاری نکردم ، تو همه چی داشتی خونواده درست حسابی وضع مالی خوب بهترین پدر و مادر دنیا و هزار تا درخوشی که اگه من پیدام نمیشد تو زندگیت هنوزم همشون و داشتی و شایدم الان بهترین داماد نصیبت میشد و الان تو خونه خودت زندگی.میکردی شایدم چند تا بچه داشتی که همه دنیات بودن .
اگه من نبودم الان دانشگاه تو تموم میکردی برا خودت یه خانم مهندس میشدی برا خودت احترام و عزت داشتی .
یادته این ارزوهارو وقتی که رو نیمکت مینشستیم و وبهم تکیه مطکردی و برام میگفتی و من با تمام سوز و دل میگفتم اره عزیز هر چی تو بخوای میشه بعدش انقدر خوشحال میشدی که منو محکم بغل میکردی و میگفتی دوستت دارم اونم با صدایی بلند که همه بهمون نگاه میکردن و من از خجالت سرمو پایین مینداختم و تو با دستات سرمو بال میکردی میگفتی خدا جون ممنون مه عشقمو بهم دادی ، نمیدونستم خوشحال باشم یا غمگین اخه تو کجا و من کجا به قول بابات سگ در خونتونم نمیشدم
نمیخوام خاطرات بنویسم اخه اگه ننویسم منو از درون میخورن ، اتیشم میدن ، به خدا نمیتونم تحمل کنم کم اوردم به خاک مقدست کم اوردم نمیتونم اخه نیستی تا دوباره سرم داد و بیداد کنی منم هی اذیتت کنم تا خندت بگیره
ای بهترین اتفاق زندگیم نزدیک به 9 سال میشه از رفتنت به اسمونها میدونم منو میبینی و از دستم حرص میخوری فقط بزار یه چیزی بگم بلند بگم همه بفهمن..... .نننننننننننننننننننگتم من ببر پیش خودت بببببببببرررررررررر. جون
یاسین قسمت دادم
نمیتونستم همه اونایی که میخواستی رو برات فراهم کنم ، چون من جز بدبختی کفن پوش کردنت کاری نکردم ، تو همه چی داشتی خونواده درست حسابی وضع مالی خوب بهترین پدر و مادر دنیا و هزار تا درخوشی که اگه من پیدام نمیشد تو زندگیت هنوزم همشون و داشتی و شایدم الان بهترین داماد نصیبت میشد و الان تو خونه خودت زندگی.میکردی شایدم چند تا بچه داشتی که همه دنیات بودن .
اگه من نبودم الان دانشگاه تو تموم میکردی برا خودت یه خانم مهندس میشدی برا خودت احترام و عزت داشتی .
یادته این ارزوهارو وقتی که رو نیمکت مینشستیم و وبهم تکیه مطکردی و برام میگفتی و من با تمام سوز و دل میگفتم اره عزیز هر چی تو بخوای میشه بعدش انقدر خوشحال میشدی که منو محکم بغل میکردی و میگفتی دوستت دارم اونم با صدایی بلند که همه بهمون نگاه میکردن و من از خجالت سرمو پایین مینداختم و تو با دستات سرمو بال میکردی میگفتی خدا جون ممنون مه عشقمو بهم دادی ، نمیدونستم خوشحال باشم یا غمگین اخه تو کجا و من کجا به قول بابات سگ در خونتونم نمیشدم
نمیخوام خاطرات بنویسم اخه اگه ننویسم منو از درون میخورن ، اتیشم میدن ، به خدا نمیتونم تحمل کنم کم اوردم به خاک مقدست کم اوردم نمیتونم اخه نیستی تا دوباره سرم داد و بیداد کنی منم هی اذیتت کنم تا خندت بگیره
ای بهترین اتفاق زندگیم نزدیک به 9 سال میشه از رفتنت به اسمونها میدونم منو میبینی و از دستم حرص میخوری فقط بزار یه چیزی بگم بلند بگم همه بفهمن..... .نننننننننننننننننننگتم من ببر پیش خودت بببببببببرررررررررر. جون
یاسین قسمت دادم
۵.۸k
۲۱ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.