سناریو بی تی اس
سناریو درخواستی بی تی اس
وقتی عضو هشتمی ایرانی هستیم و عاشقمون هستن و غیرت دارن رومون و تو دنس هی مرده بهمون نزدیک میشه
نامجون رو به مرده
نامجون:فک کنم خسته شدی یکی دیگه باید بیاد جات
مرده:نه خوبه
نامجون:همینی که من گفتم
جین:میاد تو رو میکشه پیش خودش
ات:چیزی شده؟؟
جین:نچ فقط میخوام کنار خودم باشی
ات:باشه
و جین نمیزاره هیچکسی بهت نزدیک بشه
شوگا:خودش میاد پیشت و به مرده میگه
شوگا:حالا که شما تمرینتون تموم شد میشه بری منم میخوام با ات تمرین کنم
و مرده میره
جیهوپ:رو به مرده
جیهوپ:خب شما تو این کنسرت و دنس کلا حذف شدی
مرده:چرا؟مگه کاری کردم؟!
جیهوپ:اصلا خوب نرقصیدی.......و داری اشتباه اجرا میکنی و باعث میشه که کار ما هم خراب بشه
جیمین:عصبانی میشه و از اونجایی که لباست یکم با.ز بود میاد و در گوشت میگه
جیمین:ات لباست قشنگه ولی زیادی با.زه میتونی بری یکی دیگه بپوشی؟!
ات:آ...آره
و تا وقتی که تو میخوای لباساتو بپوشی مرده که پک آپ دنسر بوده رو یه جای دورتر میفرسته
تهیونگ:یه جوری به مرده نگاه میکنه که مرده خودش به غلط کردن میوفته و ازت دور میشه بعدش تهیونگ هم میاد پیشت و دیگه اجازه نمیده کسی مزاحمت بشه
جونگکوک رو به مرده
جونگکوک:میشه بیای یه دقیقه کارت دارم و مرده رو میکشونه یه جای خلوت
مرده:کاری داشتین؟!
جونگگوک یقه ی مرده رو میگیره و میچسبونه به دیوار
جونگکوک:یه بار دیگه ببینم به ات نزدیک بشی خودتو مرده فرض کن فهمیدی؟!(داد)
مرده:بله
جونگکوک یقشو ول میکنه اما قبل از رفتن یه سیلی محکم به صورت مرده میزنه و بعد میاد پیشت
امیدوارم خوشتون بیاد❤
وقتی عضو هشتمی ایرانی هستیم و عاشقمون هستن و غیرت دارن رومون و تو دنس هی مرده بهمون نزدیک میشه
نامجون رو به مرده
نامجون:فک کنم خسته شدی یکی دیگه باید بیاد جات
مرده:نه خوبه
نامجون:همینی که من گفتم
جین:میاد تو رو میکشه پیش خودش
ات:چیزی شده؟؟
جین:نچ فقط میخوام کنار خودم باشی
ات:باشه
و جین نمیزاره هیچکسی بهت نزدیک بشه
شوگا:خودش میاد پیشت و به مرده میگه
شوگا:حالا که شما تمرینتون تموم شد میشه بری منم میخوام با ات تمرین کنم
و مرده میره
جیهوپ:رو به مرده
جیهوپ:خب شما تو این کنسرت و دنس کلا حذف شدی
مرده:چرا؟مگه کاری کردم؟!
جیهوپ:اصلا خوب نرقصیدی.......و داری اشتباه اجرا میکنی و باعث میشه که کار ما هم خراب بشه
جیمین:عصبانی میشه و از اونجایی که لباست یکم با.ز بود میاد و در گوشت میگه
جیمین:ات لباست قشنگه ولی زیادی با.زه میتونی بری یکی دیگه بپوشی؟!
ات:آ...آره
و تا وقتی که تو میخوای لباساتو بپوشی مرده که پک آپ دنسر بوده رو یه جای دورتر میفرسته
تهیونگ:یه جوری به مرده نگاه میکنه که مرده خودش به غلط کردن میوفته و ازت دور میشه بعدش تهیونگ هم میاد پیشت و دیگه اجازه نمیده کسی مزاحمت بشه
جونگکوک رو به مرده
جونگکوک:میشه بیای یه دقیقه کارت دارم و مرده رو میکشونه یه جای خلوت
مرده:کاری داشتین؟!
جونگگوک یقه ی مرده رو میگیره و میچسبونه به دیوار
جونگکوک:یه بار دیگه ببینم به ات نزدیک بشی خودتو مرده فرض کن فهمیدی؟!(داد)
مرده:بله
جونگکوک یقشو ول میکنه اما قبل از رفتن یه سیلی محکم به صورت مرده میزنه و بعد میاد پیشت
امیدوارم خوشتون بیاد❤
۱۷.۱k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.