سناریو
وقتی روت غیرتی میشن
( با یه پسر حرف میزنی اونا غیرتی میشن ) .
یونجون : هی آق پسر بزن به چاک تا اون روم رو ندیدی .
سوبین : از یه گربه کیوت تبدیل میشه به یک هیولا و جوری به پسره نگاه میکنه که پسره یه پا داره ده تا دیگه هم میگیره و خدافظ .
بومگیو : آقا پسر بزن به چاک یالا
پسره : اگه نرم چی میشه .
بومگیو : اول به سه روش سامورایی قاچش میکنه بعد چشاشو در میاره بعد زبونشو از حلقش میکشه بیرون بعد ..... و ادامه داره و آخر سر میگه
بومگیو : یه بار دیگه دور و بر ا.ت ببینمت کشتمت این دختر فقط برای منه .
تهیون : دیگه دور بر ا.ت نباش فهمیدی . ( از اون نگاه تهیونی ها بهش میکنه ) .
پسر فرار میکنه و میره ولی تو شب خوبی در انتظارت نبود
هیونینگ کای : از اونجایی که اگه چیزی میگفت این تو بودی که تو روش وای میستادی پس چیزی نگفت تا تو خونه تلافی شو سرت در بیاره .چون شب پر دردی در انتظارته ...
در خواستی دارین بگین ..
بای بای
( با یه پسر حرف میزنی اونا غیرتی میشن ) .
یونجون : هی آق پسر بزن به چاک تا اون روم رو ندیدی .
سوبین : از یه گربه کیوت تبدیل میشه به یک هیولا و جوری به پسره نگاه میکنه که پسره یه پا داره ده تا دیگه هم میگیره و خدافظ .
بومگیو : آقا پسر بزن به چاک یالا
پسره : اگه نرم چی میشه .
بومگیو : اول به سه روش سامورایی قاچش میکنه بعد چشاشو در میاره بعد زبونشو از حلقش میکشه بیرون بعد ..... و ادامه داره و آخر سر میگه
بومگیو : یه بار دیگه دور و بر ا.ت ببینمت کشتمت این دختر فقط برای منه .
تهیون : دیگه دور بر ا.ت نباش فهمیدی . ( از اون نگاه تهیونی ها بهش میکنه ) .
پسر فرار میکنه و میره ولی تو شب خوبی در انتظارت نبود
هیونینگ کای : از اونجایی که اگه چیزی میگفت این تو بودی که تو روش وای میستادی پس چیزی نگفت تا تو خونه تلافی شو سرت در بیاره .چون شب پر دردی در انتظارته ...
در خواستی دارین بگین ..
بای بای
۱.۳k
۰۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.