پارت ۱۴
پارت ۱۴
از زبان ات
از خاب پاشدم ساعت ۱۰ بود جونگکوک خونه نبود پاشدم کارامو کردم و رفتم پایین پیش مامانم
ات: مامان جونگکوک کو
مامان ات: صب رفت شرکت
ات : باش پس منم میرم بهش سر بزنم
رفتم بالا و لباسامو( عکس میزارم ) پوشیدم و سوار ماشینم شدم و رفتم سمت شرکت جونگکوک
پرش زمانی به شرکت
ات ویو
ماشینمو تو پارکینگ پارک کردم و رفتم تو شرکت
کارکنا تا منو دیدن تعظیم کردم تعجب کردم ولی شاید میدونن من کیم پس ری اکشن نشون ندادم و داشتم میرفتم که منشی بهم تعظیم نکرد پدصگ وایساده بود تو روم داشت نگاه میکرد
ات: هوش موش مرده ادبت کو نمیدونی من کیم که عین بز داری نگا میکنی
منشی: واسم مهم نیس کی باشی
ات: بت میگم
رفتم تو اتاق جونگکوک و درو محکم بستم
ات: جونگکوکاااا این منشی خروووو بایددد بکشممم
جونگکوک: چرا
ات: واساده عین بز نگاه میکنه اون الان باید تا زانو خم شعههه
جونگکوک: بیا و اسلحه رو میده دست ات
ات: این چیه
جونگکوک: اسلحه مگه نمیخواستی بکشیش
ات: آره ولی اجازه میدیی( با ذوق)
جونگکوک: آره بیبی
ات: میسیی فقط جلو کارکنا بکشم
جونگکوک : اگه بخای آره
ات : پس بیا بریم بکشمش
جونگکوک: بریم
و از اتاق جونگکوک خارج میشن
ات : اتاق منشی کوش آخه سر جاش نیس
جونگکوک : اوم اینجاش بیا
و در رو باز میکنن که..
ات ویو
با چیزی که دیدم خشکم زد ایی داشتن تو اتاق شرکت باهام سکس میکردن عوق
ات : اییی
جونگکوک : هوی لند هور اینجا بار نیست که بخای هرکار دلت خاست بکنی( عربده)
منشی: ارباب ببخشید کاری داشتید
جونگکوک: بشین باهات حرف بزنیم بیب بیا بشین
منشی : ارباب این هرزه کیه
ات : دهنت
جونگکوک: دوسدخترمع هرزه تویی نه اون تو داشتی یذره پیش با کار کنا سکس میکردی
منشی : آها ببخشید
جونگکوک: بیب هر کار خاستی بکن
ات: اوک
ات پامیشه و از موهای منشی میگیره و پرتش میکنه رو زمین و با لگد میزنه تو شکمش
منشی: آی عوضی دردم میاد آخ نکن
ات : گگگگگ( اداشو در میاره ) و اصلحشو رو سرش میزاره
ات : حرف اخرتو بزن
منشی : عه ددی کمکم کن میخاد منو بکشه
ات : عوضی اون ددی منهههه و یه تیر حرومش میکنه و همه جا حتا صورت ات هم پره خون میشه
جونگکوک: اووو من ددیتم پس نمیخوای به ددی حال بدی
ات : حتما ولی الان همه جا پره خون
جونگکوک بیا بریم صورتتو بشور زمین ک نظافتچی تمیز میکنه
ات : باش
و میرن صدرتشو میشوره و میرن اتاق جونگکوک
از زبان ات
از خاب پاشدم ساعت ۱۰ بود جونگکوک خونه نبود پاشدم کارامو کردم و رفتم پایین پیش مامانم
ات: مامان جونگکوک کو
مامان ات: صب رفت شرکت
ات : باش پس منم میرم بهش سر بزنم
رفتم بالا و لباسامو( عکس میزارم ) پوشیدم و سوار ماشینم شدم و رفتم سمت شرکت جونگکوک
پرش زمانی به شرکت
ات ویو
ماشینمو تو پارکینگ پارک کردم و رفتم تو شرکت
کارکنا تا منو دیدن تعظیم کردم تعجب کردم ولی شاید میدونن من کیم پس ری اکشن نشون ندادم و داشتم میرفتم که منشی بهم تعظیم نکرد پدصگ وایساده بود تو روم داشت نگاه میکرد
ات: هوش موش مرده ادبت کو نمیدونی من کیم که عین بز داری نگا میکنی
منشی: واسم مهم نیس کی باشی
ات: بت میگم
رفتم تو اتاق جونگکوک و درو محکم بستم
ات: جونگکوکاااا این منشی خروووو بایددد بکشممم
جونگکوک: چرا
ات: واساده عین بز نگاه میکنه اون الان باید تا زانو خم شعههه
جونگکوک: بیا و اسلحه رو میده دست ات
ات: این چیه
جونگکوک: اسلحه مگه نمیخواستی بکشیش
ات: آره ولی اجازه میدیی( با ذوق)
جونگکوک: آره بیبی
ات: میسیی فقط جلو کارکنا بکشم
جونگکوک : اگه بخای آره
ات : پس بیا بریم بکشمش
جونگکوک: بریم
و از اتاق جونگکوک خارج میشن
ات : اتاق منشی کوش آخه سر جاش نیس
جونگکوک : اوم اینجاش بیا
و در رو باز میکنن که..
ات ویو
با چیزی که دیدم خشکم زد ایی داشتن تو اتاق شرکت باهام سکس میکردن عوق
ات : اییی
جونگکوک : هوی لند هور اینجا بار نیست که بخای هرکار دلت خاست بکنی( عربده)
منشی: ارباب ببخشید کاری داشتید
جونگکوک: بشین باهات حرف بزنیم بیب بیا بشین
منشی : ارباب این هرزه کیه
ات : دهنت
جونگکوک: دوسدخترمع هرزه تویی نه اون تو داشتی یذره پیش با کار کنا سکس میکردی
منشی : آها ببخشید
جونگکوک: بیب هر کار خاستی بکن
ات: اوک
ات پامیشه و از موهای منشی میگیره و پرتش میکنه رو زمین و با لگد میزنه تو شکمش
منشی: آی عوضی دردم میاد آخ نکن
ات : گگگگگ( اداشو در میاره ) و اصلحشو رو سرش میزاره
ات : حرف اخرتو بزن
منشی : عه ددی کمکم کن میخاد منو بکشه
ات : عوضی اون ددی منهههه و یه تیر حرومش میکنه و همه جا حتا صورت ات هم پره خون میشه
جونگکوک: اووو من ددیتم پس نمیخوای به ددی حال بدی
ات : حتما ولی الان همه جا پره خون
جونگکوک بیا بریم صورتتو بشور زمین ک نظافتچی تمیز میکنه
ات : باش
و میرن صدرتشو میشوره و میرن اتاق جونگکوک
۲۱.۲k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.