مافیای من
مافیای من
پارت ۴
ویو ا/ت
مهمونی تموم شده بود میخواستم برگردم خونه که یه نفر آرنجمو گرفت
+هی چیکار میکنی
×با من میای
+نهههههههه
×باشه فردا توی مدرسه میبینمت
فردا صبح
ویو ا/ت
با صدای آلارم گوشی از خواب بیدار شدم
+من نمیخوام برم مدرسه
÷چرا
+جیمین پارت میکنه
÷عوووو چرا میگه چی شده
+دیشب بخاطر لباسم عصبانی بود گفت فردا توی مدرسه کارت دارم
÷خب وقتی اینو گفته یعنی جرت میده بیا بریم من حواسم هست
توی مدرسه
ویو جیمین
بهت نشون میدم خانم ا/ت که لباس باز میپوشی
+خب اون کجا....یا حضرت من الفراررررررر
×بیا اینجا ببینم
ا/تو بین خودمو دیوار نگه داشتم
×که لباس باز میپوشی هاا
+به تو چه زندگی خودمه بدن خودمه دوست دارم اونطوری لباس بپوشم
که زنگ خورد و رفتیم توی کلاس
ویو ا/ت
رفتیم نشستیم که جیمین بلند گفت
×ا/ت من دوست دارم
همه ی کلاس :چییییییی
+چی میگی
×من دوست دارم نمیتونم دیگه تحمل کنم پس اعتراف میکنم از اولین روزی که پاتو گذاشتی توی مدرسه عاشقت شدم
+خب منم دوست دارم خوشحالم که حسم یه طرفه نیست
همه : ببوسش ببوسش ببوسش ببوسش
که جیمین لباشو گذاشت روی لبام و یه مک محکم زد
همه : هوراااااااااااااااا
که معلم اومد توی کلاس
م/ل :ساکتتتتتت چه خبره
همه :هیچی
م/ل : کلاس شروع شد
زنگ خونه خورد
داشتم میرفتم که یاد لبای پر جیمین افتادم
+چرا لباش طعم آبنبات میداد و......
×لب کی
+جیغغغغغغغغغغ
که لباشو گذاشت روی لبام
×جیغ نزن گلوت درد میگیره
+باشه اینجا چیکار میکنی
×دارم میرم خونه دیگه
+آها ولی مگه تو سرویس نداشتی
×نه من همیشه زود تر از تو میرفتم بخاطر همین منو نمیدیدی
+آها
از هم جداشدیم من رفتم اونور خیابون و اون رفت اونطرف خیابون رسیدم خونه که..........
پارت بعد فردا
ولی شرط داره لایک ۱۰ کامنت ۸
پارت ۴
ویو ا/ت
مهمونی تموم شده بود میخواستم برگردم خونه که یه نفر آرنجمو گرفت
+هی چیکار میکنی
×با من میای
+نهههههههه
×باشه فردا توی مدرسه میبینمت
فردا صبح
ویو ا/ت
با صدای آلارم گوشی از خواب بیدار شدم
+من نمیخوام برم مدرسه
÷چرا
+جیمین پارت میکنه
÷عوووو چرا میگه چی شده
+دیشب بخاطر لباسم عصبانی بود گفت فردا توی مدرسه کارت دارم
÷خب وقتی اینو گفته یعنی جرت میده بیا بریم من حواسم هست
توی مدرسه
ویو جیمین
بهت نشون میدم خانم ا/ت که لباس باز میپوشی
+خب اون کجا....یا حضرت من الفراررررررر
×بیا اینجا ببینم
ا/تو بین خودمو دیوار نگه داشتم
×که لباس باز میپوشی هاا
+به تو چه زندگی خودمه بدن خودمه دوست دارم اونطوری لباس بپوشم
که زنگ خورد و رفتیم توی کلاس
ویو ا/ت
رفتیم نشستیم که جیمین بلند گفت
×ا/ت من دوست دارم
همه ی کلاس :چییییییی
+چی میگی
×من دوست دارم نمیتونم دیگه تحمل کنم پس اعتراف میکنم از اولین روزی که پاتو گذاشتی توی مدرسه عاشقت شدم
+خب منم دوست دارم خوشحالم که حسم یه طرفه نیست
همه : ببوسش ببوسش ببوسش ببوسش
که جیمین لباشو گذاشت روی لبام و یه مک محکم زد
همه : هوراااااااااااااااا
که معلم اومد توی کلاس
م/ل :ساکتتتتتت چه خبره
همه :هیچی
م/ل : کلاس شروع شد
زنگ خونه خورد
داشتم میرفتم که یاد لبای پر جیمین افتادم
+چرا لباش طعم آبنبات میداد و......
×لب کی
+جیغغغغغغغغغغ
که لباشو گذاشت روی لبام
×جیغ نزن گلوت درد میگیره
+باشه اینجا چیکار میکنی
×دارم میرم خونه دیگه
+آها ولی مگه تو سرویس نداشتی
×نه من همیشه زود تر از تو میرفتم بخاطر همین منو نمیدیدی
+آها
از هم جداشدیم من رفتم اونور خیابون و اون رفت اونطرف خیابون رسیدم خونه که..........
پارت بعد فردا
ولی شرط داره لایک ۱۰ کامنت ۸
۴.۱k
۰۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.