شینوبو تو راه برگشت از مدرسه بوده که یه پسره لات جذاب جلو
شینوبو تو راه برگشت از مدرسه بوده که یه پسره لات جذاب جلوشو میگیر و میگه من ازت خوشم میاد و سریع شینوبو فرار میکنه ....
و بعد دوما هر روز مزاحمش میشد و شینوبو فرار میکرد و بعد یه مدت شینوبو و خواهراش از اون محله میرن و دوما عاشق شینوبو میمونه دوما حدود 3 سال از شینوبو بزرگ تره و هم سن گیو عه و موقعی که کوچو و گیو همو میبوسن دوما سر میرسه دوما اونارو میبینه و متوجه میشه او کوچو عه دوما بغض میکنه و یه سمت گیو میره گیو و شینوبو روشون رو به سمت دوما بر میگردونن شینوبو تا دوما رو میبینه میفهمه اون پسرس و میترسه و قیافش عوض میشه و میترسه و گیو دست شینوبو رو میگیره و بلند میشه و به دوما میگه اتفاقی افتاده؟ دوما دست کوچو رو از دست گیو جدا میکنه و گیو رو به سمت دریا هل میده و با گیو دعوا میکنه که کوچو داد میزنه ببسسسسسسسسسسسهه
و گریش میگیره و دست گیو رو میگیره و میرن داخل اتاقشون لباسشون رو عوض میکنن( شینوبو داخل حمام و گیو داخل اتاق خواب)و شینوبو با چهره ای وحشت زده میشینه و میگه گیو منو تنها نزار و گیو ازش میپرسه:چی شده اون کی بود؟
شینوبو: درحال توضیح دادن........
گیو:که اینطور
و یهو در اتاق زده میشه و.......
و بعد دوما هر روز مزاحمش میشد و شینوبو فرار میکرد و بعد یه مدت شینوبو و خواهراش از اون محله میرن و دوما عاشق شینوبو میمونه دوما حدود 3 سال از شینوبو بزرگ تره و هم سن گیو عه و موقعی که کوچو و گیو همو میبوسن دوما سر میرسه دوما اونارو میبینه و متوجه میشه او کوچو عه دوما بغض میکنه و یه سمت گیو میره گیو و شینوبو روشون رو به سمت دوما بر میگردونن شینوبو تا دوما رو میبینه میفهمه اون پسرس و میترسه و قیافش عوض میشه و میترسه و گیو دست شینوبو رو میگیره و بلند میشه و به دوما میگه اتفاقی افتاده؟ دوما دست کوچو رو از دست گیو جدا میکنه و گیو رو به سمت دریا هل میده و با گیو دعوا میکنه که کوچو داد میزنه ببسسسسسسسسسسسهه
و گریش میگیره و دست گیو رو میگیره و میرن داخل اتاقشون لباسشون رو عوض میکنن( شینوبو داخل حمام و گیو داخل اتاق خواب)و شینوبو با چهره ای وحشت زده میشینه و میگه گیو منو تنها نزار و گیو ازش میپرسه:چی شده اون کی بود؟
شینوبو: درحال توضیح دادن........
گیو:که اینطور
و یهو در اتاق زده میشه و.......
۳.۰k
۱۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.