hard thief Continue Part. 12
+کجات درد می کنه؟
ناله دیگه ای کرد دستشو گرفتم که جیغ کشید
+ ببخشید ببخشید
در باز شدمو جین امد تو
جین: کجا بود کی پیداش کردین
+ تو اول کارتو انجام بده بعد حرف میزنیم
جین: سمتش رفتو بهم گفت از اتاق برم بیرون از اتاق بیرون رفتمو پشت دل نشستم و با خودم فکر می کردم یعنی دست درازی کردن بهش؟
برای همین جیغ کشید و ناله می کرد؟
برام مهم نیست همین که سالم باشه برام خوب.
در اتاق باز شدن جین امد بیرون
+ چی شد؟
جین: خیلی بدنش ضعیف شده؟
یونگی: کاری که.......
جین: نه نکرد نباش ولی انگار شکنجش کردن دست و پاش هم یکم ورم داشت که چیز خواصی نیست بستمش خیلی مواظبش باشد دارو هاش هم این است چند تاش هم خودم داشتم روی میز گذاشتم غذا های مقوی هم بهش بدین تا دوباره سر حال بشه
سری تکون دادمو ازش تشکر کردمو سمت اتاق رفتمو رفتم کنار تخت نشستم به صورت خواب رفتش نگاه می کردم خیلی لاغر شده بود معلومه براش خیلی سخت بوده
از اتاق رفتم بیرون و به اجوما گفتم حواسش به یونسو باشه سمت دفتر رفتم (تو دفتر یونگی یک تختم هست برا همین رفت اونجا) رفتم توی دفتر روی تخت ولو شدم و به امروز فکر می کردم
(روز بعد)
با صدای جیغ و گریه از خواب پا شدمو سمت اتاق خودم طبقه بالا رفتمو در اتاقو باز کردم دیدم یونسو داره جیغ میکشه و گریه می کنه که تا می خواستم سمتش برم جیغ زد
یونگی: اروم باش منم کاری باهات ندارم
اروم سمتش رفتمو بغلش کردم که اروم شد
اروم پشتشو ناز می کردم و اونم واسش گریه می کرد
از خودم دورش کردمو تو چشماش نگاه کردم
+خوبی
- اره
+😊چرا گریه می کردی؟
- مگه نمی خوای شکنجم بدی؟
+ نه من این کارو نمی کنم
دستشو روی گونم گذاشت
- تو مهربون تر از اونایی از تو چشمات میشه خوند چشمات سرده ولی مهربون
داشت حرف میزد که یک دفعه در باز شد یونسو پرید توی بغلمو میلرزید و اروم می گفت منو نزنین
جیمین :یونسو خوبی؟
از بغلم امد بیرون به جیمین نگاه کرد
- تو کی هستی؟ اسم منو از کجا میدونی؟
جیمین: منم جیمین یادت نمیاد توی این عمارت بودی
- من توی این عمارت بودم؟
جیمین: یادت نمیاد
- این مرد کیه؟
جیمین: یونگی هم کسی که داد میزد همونی که می گفتی خیلی ساکته
- من شمارو نمیشناسم
+ یونسو منو نگاه کن چشمامو ببینم منم یونگی نگاه
- ...نمیشناسمت
نظر یادتون نره😘😘
ناله دیگه ای کرد دستشو گرفتم که جیغ کشید
+ ببخشید ببخشید
در باز شدمو جین امد تو
جین: کجا بود کی پیداش کردین
+ تو اول کارتو انجام بده بعد حرف میزنیم
جین: سمتش رفتو بهم گفت از اتاق برم بیرون از اتاق بیرون رفتمو پشت دل نشستم و با خودم فکر می کردم یعنی دست درازی کردن بهش؟
برای همین جیغ کشید و ناله می کرد؟
برام مهم نیست همین که سالم باشه برام خوب.
در اتاق باز شدن جین امد بیرون
+ چی شد؟
جین: خیلی بدنش ضعیف شده؟
یونگی: کاری که.......
جین: نه نکرد نباش ولی انگار شکنجش کردن دست و پاش هم یکم ورم داشت که چیز خواصی نیست بستمش خیلی مواظبش باشد دارو هاش هم این است چند تاش هم خودم داشتم روی میز گذاشتم غذا های مقوی هم بهش بدین تا دوباره سر حال بشه
سری تکون دادمو ازش تشکر کردمو سمت اتاق رفتمو رفتم کنار تخت نشستم به صورت خواب رفتش نگاه می کردم خیلی لاغر شده بود معلومه براش خیلی سخت بوده
از اتاق رفتم بیرون و به اجوما گفتم حواسش به یونسو باشه سمت دفتر رفتم (تو دفتر یونگی یک تختم هست برا همین رفت اونجا) رفتم توی دفتر روی تخت ولو شدم و به امروز فکر می کردم
(روز بعد)
با صدای جیغ و گریه از خواب پا شدمو سمت اتاق خودم طبقه بالا رفتمو در اتاقو باز کردم دیدم یونسو داره جیغ میکشه و گریه می کنه که تا می خواستم سمتش برم جیغ زد
یونگی: اروم باش منم کاری باهات ندارم
اروم سمتش رفتمو بغلش کردم که اروم شد
اروم پشتشو ناز می کردم و اونم واسش گریه می کرد
از خودم دورش کردمو تو چشماش نگاه کردم
+خوبی
- اره
+😊چرا گریه می کردی؟
- مگه نمی خوای شکنجم بدی؟
+ نه من این کارو نمی کنم
دستشو روی گونم گذاشت
- تو مهربون تر از اونایی از تو چشمات میشه خوند چشمات سرده ولی مهربون
داشت حرف میزد که یک دفعه در باز شد یونسو پرید توی بغلمو میلرزید و اروم می گفت منو نزنین
جیمین :یونسو خوبی؟
از بغلم امد بیرون به جیمین نگاه کرد
- تو کی هستی؟ اسم منو از کجا میدونی؟
جیمین: منم جیمین یادت نمیاد توی این عمارت بودی
- من توی این عمارت بودم؟
جیمین: یادت نمیاد
- این مرد کیه؟
جیمین: یونگی هم کسی که داد میزد همونی که می گفتی خیلی ساکته
- من شمارو نمیشناسم
+ یونسو منو نگاه کن چشمامو ببینم منم یونگی نگاه
- ...نمیشناسمت
نظر یادتون نره😘😘
۲۷.۴k
۰۷ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.