ماه ابی
ماه ابی
پار۱۲
نامی کمکش کرد تا مبل بیاد
-بچه ها من میرم بیرون
+کجا ظهره گرمه
نامی:راس میگه لنو
-مهم نیس زود بر میگردم
ویو کوک:
بال هام نمایان شدن پرواز کردم و از پنجره رفتم بیرون
هنوز از پنجره کامل نرفته بودم بیرون که لنو داد زد
+درو واسه چی گذاشتننننن
تک خندی زدم به حرفش
از خونه نامجون دور شدم و رفتم سمت شهر
روی دیوار های شهر یه اگهی بود تصمیم گرفتم بخونمش
اگهی:
به۶ایدل نیاز داریم برای کیپاپ
لیدر گروه:نامجون
اسم گروه:بی تی اس
پایان اگهی:
-ای نامجون پدسگ حالا خاننده شده واسه من
تصمیم گرفتم منم عضو گروهش شم اون اگهی کَندم و بردمش خونه نامجون نشونش دادم
نامی:خب که چی اره قراره ایدل شم
-منم میخام عضو گروهت باشم
نامی:میشه
بد از کلی التماس گذاشت که۱۰نفر دیگه هم زنگ زدن بهش گروهمون کامل شد
اونایی که قرار بود به گروهمون بیان با نامی قرار گذاشتن که بریم تست صدا بدیم تا قبول شیم
کافه٬٬٬٬٬٬٬٬٬٬ساعت۵:۳۰ عصر:
حاضر شدیم و رفتیم کافه٬٬٬ هر ۱۰نفر اومته بودن
بد۱ ساعت رقتیم تست صدا دادیم
یه نفرشون برام اشنا بود
نامی:خب تا الا اقای کیم تهیونگ،کیم سوکجین،مین یونگی،پارک جیمین،جئون جونگکوک و جیهوپ قبول شدن شما سه نفر میتونید برین
پس اسمش جیهوپه که توی کالاب داشت لنورو میبوسید
مرد۱:ما مگه مسخره شماییم؟
مرد۲:راس میگه
مرد۳:این همه راه اومدیم
نامی:من معذرت میخام
رفتن هر سه تاشون
-خب ما الان تو کیپاپیم؟
نامی:بله(پوکر)
نامی مارو برد تو خابگاه جایی که فعلا قرار بود زندگی کنیم زیاد طرفدار نداشتیم بادیگارد ها هم کم بودن
قرار شد اولین البوم و نامجون بنویسه
۴سال بد:
روی استیج:
ارمی:دوست دارم اوپا(کوک و میگه)
بهش یه لبخند زدم همه بهمون میگفتن اوپا ارمیا زیاد شده بودن پیشرفت کرده بودیم انقد پولدار شده بودیم که هیچکس حتا فکرشم نمیکرد
نامجونم ازدواج کرد با هان وو و الا دوتا بچه داره لنو یه خاننده امریکایی شده و الان امریکاس تقریبا ۱هفته دیگه برمیگرده کره کل عضا بی تی اس طرفدارش هسن و موزیک ویدیو هاش و اهنگاش و کنسرتاش و توی تلویزیون میبینن و گوش میکنن لنو تقربا۲ سال و ۱ماهه که خانندس(حال میکنین چه دقیق میگم)
ویو لنو:
داشتم به همکارام موزیک ویدیو رو طرح میکردیم قرار شد یه روز بارونی باشه برا موزیک ویدیو
+باشه پس وایمیستیم تا بارون بیاد حالا اگه شانسمون بد نباشه و بیاد
همکار۱:میاد بابا به احتمال زیاد میاد
همکار۲:راس میگه
+هوم من میرم خونه بچه ها خداحافس
یکی از بادیگاردا همراهم اومد و تا دم خونم اوردم انقد دلم برا کوک و نامجون و اعضا تنگ شده بود که دوست داشتم زودتر برگردم کره
ویو کوک:
یه۳سالی میشه که ایدل ایده الم آیو هست روش کراشم دختر خیلی مهربونیه ۱ماه دیگه قراره باهاش همکاری کنیم دوست دارم هرچه زودتر۱ ماه دیگه بشه واسه هفته بد که لنو میخاد بیاد زیاد ذوقی نداشتم چون لنو انگار برام تکرار شده بود اما انگار جین روش کراشه
تهیونگ:راسی کوک گفتی کی لنو برمیگرده؟
- یک هفته دیه امروز که شنبست نه شنبه هفته بد
جین:اخجونن
- روش کراشی؟
ته:راس میگه کراشی واقن؟
جین:هوم چی رو کی؟که اصلا اصن کراش چیه من میرم بخابم
- ببین ضایع کردی روش کراشی
جین:خب اره همی اون همیشه ردم میکنه قبولم که نمیکنه بدشم کوک تو مگه لنو رو دوست نداشتی پس من الان چطوری عاشقش باشه هوم؟
- دیگه دوسش ندارم ینی ازش متنفرم نیستما
جین:پس الا کیو دوست داری؟
-آیو
ته:بهتره چیزی به لنو نگی چون خورد میشه
- مهم نیس من آیو رو دوس دارم اون ایدل ایده المه پس چرا باید ناراحت شه؟
جین:به هرحال ناراحت میشه خودتم که میدونی اون تورو دوست داره حتا بیشتر از ما
- اون همیشه درک میکنه ناراحت نمی..
ته نزاش حرفمو بزنم کامل
ته:کف گرگی میزنم بهتا،وقتی میگیم دلش میشکنه ینی میشکنه دیه
- نخیر من از بچگی باهاش دوست بودم میشناسمش
ته:حالا ازما گفتن بود،بیا بریم بیرون جین
با جین رفتن بیرون
-اه اه اخه شماها چیکاره من دارین ها حتا نمیزارین زندگی کنم عیششش یا نمیزارین خودم برا زندگیم تصمیم بگیرم
ویو لنو:
..
ادامش پارت بد:)
پار۱۲
نامی کمکش کرد تا مبل بیاد
-بچه ها من میرم بیرون
+کجا ظهره گرمه
نامی:راس میگه لنو
-مهم نیس زود بر میگردم
ویو کوک:
بال هام نمایان شدن پرواز کردم و از پنجره رفتم بیرون
هنوز از پنجره کامل نرفته بودم بیرون که لنو داد زد
+درو واسه چی گذاشتننننن
تک خندی زدم به حرفش
از خونه نامجون دور شدم و رفتم سمت شهر
روی دیوار های شهر یه اگهی بود تصمیم گرفتم بخونمش
اگهی:
به۶ایدل نیاز داریم برای کیپاپ
لیدر گروه:نامجون
اسم گروه:بی تی اس
پایان اگهی:
-ای نامجون پدسگ حالا خاننده شده واسه من
تصمیم گرفتم منم عضو گروهش شم اون اگهی کَندم و بردمش خونه نامجون نشونش دادم
نامی:خب که چی اره قراره ایدل شم
-منم میخام عضو گروهت باشم
نامی:میشه
بد از کلی التماس گذاشت که۱۰نفر دیگه هم زنگ زدن بهش گروهمون کامل شد
اونایی که قرار بود به گروهمون بیان با نامی قرار گذاشتن که بریم تست صدا بدیم تا قبول شیم
کافه٬٬٬٬٬٬٬٬٬٬ساعت۵:۳۰ عصر:
حاضر شدیم و رفتیم کافه٬٬٬ هر ۱۰نفر اومته بودن
بد۱ ساعت رقتیم تست صدا دادیم
یه نفرشون برام اشنا بود
نامی:خب تا الا اقای کیم تهیونگ،کیم سوکجین،مین یونگی،پارک جیمین،جئون جونگکوک و جیهوپ قبول شدن شما سه نفر میتونید برین
پس اسمش جیهوپه که توی کالاب داشت لنورو میبوسید
مرد۱:ما مگه مسخره شماییم؟
مرد۲:راس میگه
مرد۳:این همه راه اومدیم
نامی:من معذرت میخام
رفتن هر سه تاشون
-خب ما الان تو کیپاپیم؟
نامی:بله(پوکر)
نامی مارو برد تو خابگاه جایی که فعلا قرار بود زندگی کنیم زیاد طرفدار نداشتیم بادیگارد ها هم کم بودن
قرار شد اولین البوم و نامجون بنویسه
۴سال بد:
روی استیج:
ارمی:دوست دارم اوپا(کوک و میگه)
بهش یه لبخند زدم همه بهمون میگفتن اوپا ارمیا زیاد شده بودن پیشرفت کرده بودیم انقد پولدار شده بودیم که هیچکس حتا فکرشم نمیکرد
نامجونم ازدواج کرد با هان وو و الا دوتا بچه داره لنو یه خاننده امریکایی شده و الان امریکاس تقریبا ۱هفته دیگه برمیگرده کره کل عضا بی تی اس طرفدارش هسن و موزیک ویدیو هاش و اهنگاش و کنسرتاش و توی تلویزیون میبینن و گوش میکنن لنو تقربا۲ سال و ۱ماهه که خانندس(حال میکنین چه دقیق میگم)
ویو لنو:
داشتم به همکارام موزیک ویدیو رو طرح میکردیم قرار شد یه روز بارونی باشه برا موزیک ویدیو
+باشه پس وایمیستیم تا بارون بیاد حالا اگه شانسمون بد نباشه و بیاد
همکار۱:میاد بابا به احتمال زیاد میاد
همکار۲:راس میگه
+هوم من میرم خونه بچه ها خداحافس
یکی از بادیگاردا همراهم اومد و تا دم خونم اوردم انقد دلم برا کوک و نامجون و اعضا تنگ شده بود که دوست داشتم زودتر برگردم کره
ویو کوک:
یه۳سالی میشه که ایدل ایده الم آیو هست روش کراشم دختر خیلی مهربونیه ۱ماه دیگه قراره باهاش همکاری کنیم دوست دارم هرچه زودتر۱ ماه دیگه بشه واسه هفته بد که لنو میخاد بیاد زیاد ذوقی نداشتم چون لنو انگار برام تکرار شده بود اما انگار جین روش کراشه
تهیونگ:راسی کوک گفتی کی لنو برمیگرده؟
- یک هفته دیه امروز که شنبست نه شنبه هفته بد
جین:اخجونن
- روش کراشی؟
ته:راس میگه کراشی واقن؟
جین:هوم چی رو کی؟که اصلا اصن کراش چیه من میرم بخابم
- ببین ضایع کردی روش کراشی
جین:خب اره همی اون همیشه ردم میکنه قبولم که نمیکنه بدشم کوک تو مگه لنو رو دوست نداشتی پس من الان چطوری عاشقش باشه هوم؟
- دیگه دوسش ندارم ینی ازش متنفرم نیستما
جین:پس الا کیو دوست داری؟
-آیو
ته:بهتره چیزی به لنو نگی چون خورد میشه
- مهم نیس من آیو رو دوس دارم اون ایدل ایده المه پس چرا باید ناراحت شه؟
جین:به هرحال ناراحت میشه خودتم که میدونی اون تورو دوست داره حتا بیشتر از ما
- اون همیشه درک میکنه ناراحت نمی..
ته نزاش حرفمو بزنم کامل
ته:کف گرگی میزنم بهتا،وقتی میگیم دلش میشکنه ینی میشکنه دیه
- نخیر من از بچگی باهاش دوست بودم میشناسمش
ته:حالا ازما گفتن بود،بیا بریم بیرون جین
با جین رفتن بیرون
-اه اه اخه شماها چیکاره من دارین ها حتا نمیزارین زندگی کنم عیششش یا نمیزارین خودم برا زندگیم تصمیم بگیرم
ویو لنو:
..
ادامش پارت بد:)
۵۵.۷k
۲۱ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.