تک پارتی(درخواستی)
تک پارتی(درخواستی)
پارت ¹
(وقتی عضو پنجم بلک پینکی و لینو وعاشقت میشه و.......)
تو عضو پنجم گروه بلک پینک بودین و اینکه با اعضا صمیمی و خوب بودین اما خیلی از کمانیت میترسیدی چون توی فضای مجازی درمورد آدمای تجاوز گر و قاتل توی کمپانی تو زیاد حرف زده میشد واسه همین هیچوت به سمتشون نمیرفتی و خوب بخاطر ترسی بود که داشتی و البته نگران بودی که یک وقت برای اعضا دردسر درس نکنی و مزاحمشون نشی و این تمام نگرانیت بود البته دروغ چرا تو واقعا عاشق دردسر و خوشگذرونی بودی و آدم شیطونی بودی ولی بخاطر شرایط شغلی و خانوادت نمیتونستی از این شغل کناره گیری کنی از افکارت اومدی بیرون و نگاهی به لینو کردی و گفتی
آت :میرم سرویس بهداشتی بر میگردم
لینو خودشم میترسید و نگران تو بود چون اون میدونست چه کمپانی داری و شرایطش چجوری بود با سر تکون دادن بهت گفت که باشه به سمت در رفتی و دستگیره رو کشیدی و جسمتو به بیرون استودیو هدایت کردی و به سمت سرویس بهداشتی عمومی حرکت کردی در سرویس بهداشتی رو باز کردی و وارد شدی تو حتا به دور اعتراف نگاه نکردی وارد سرویس شدی داشتی کارتو میکردی که یک هویی به سقف دقت کردی اون دوربین بود یعنی تو هر دفعه که اینجا میومدی ازت ظبط میشد و ازت سو استفاده میکردن بغض کردب تو خودت جرات نداشتی به بدنت نگاه کنی ولی الان مطمئن بودی که الان هزاران مرد دارن به بدن تو نگاه میکنن بغض بدی داشتی ولی خودتو کنترل کردی و به بیرون سرویس رفتی و به سمت استودیو رفتی تا با لینو روی آهنگ همکاری شدتون کار کنی ولی اون بغض حتا نمیتونستی حرفی بزنی به سمت در استودیو رفتی و وارد شدی روی دو زانو فرود اومدی لینو با سرعت یک جت به سمتت اومد
لینو :آت باهات کاری کردن چی شده ها عزیزم بگو چی شده (نگران و بغض )
لینو هم بغض کرد چون خوب درمورد این کمپانی میدونست
آت:لینو اونا همه چیزو دیدن کل بدنمو چیزی که حتا خودمم جرات ندارم بهش نگاه کنم لینو من میترسم لینو (گریه)
لینو :عزیزم هیچ چیزی نیست من اینجام هیچی نیست پرنسس کوچولوی من دوست دارم و قول میدم انتقام این کارو ازشون بگیرم و....
(ادامه دارد.....)
قسط توهین به کسی ندارم و اینکه فیک هستش آره و در مورد وایجی نمیدونم و از جنبه فیک بهش نگاه کنین واقعیت نداره و یک داستان توی زهن ماهاست ممنون ازتون
مین سو
بچه ها پارت دوم رو هم بزارم ؟!
پارت ¹
(وقتی عضو پنجم بلک پینکی و لینو وعاشقت میشه و.......)
تو عضو پنجم گروه بلک پینک بودین و اینکه با اعضا صمیمی و خوب بودین اما خیلی از کمانیت میترسیدی چون توی فضای مجازی درمورد آدمای تجاوز گر و قاتل توی کمپانی تو زیاد حرف زده میشد واسه همین هیچوت به سمتشون نمیرفتی و خوب بخاطر ترسی بود که داشتی و البته نگران بودی که یک وقت برای اعضا دردسر درس نکنی و مزاحمشون نشی و این تمام نگرانیت بود البته دروغ چرا تو واقعا عاشق دردسر و خوشگذرونی بودی و آدم شیطونی بودی ولی بخاطر شرایط شغلی و خانوادت نمیتونستی از این شغل کناره گیری کنی از افکارت اومدی بیرون و نگاهی به لینو کردی و گفتی
آت :میرم سرویس بهداشتی بر میگردم
لینو خودشم میترسید و نگران تو بود چون اون میدونست چه کمپانی داری و شرایطش چجوری بود با سر تکون دادن بهت گفت که باشه به سمت در رفتی و دستگیره رو کشیدی و جسمتو به بیرون استودیو هدایت کردی و به سمت سرویس بهداشتی عمومی حرکت کردی در سرویس بهداشتی رو باز کردی و وارد شدی تو حتا به دور اعتراف نگاه نکردی وارد سرویس شدی داشتی کارتو میکردی که یک هویی به سقف دقت کردی اون دوربین بود یعنی تو هر دفعه که اینجا میومدی ازت ظبط میشد و ازت سو استفاده میکردن بغض کردب تو خودت جرات نداشتی به بدنت نگاه کنی ولی الان مطمئن بودی که الان هزاران مرد دارن به بدن تو نگاه میکنن بغض بدی داشتی ولی خودتو کنترل کردی و به بیرون سرویس رفتی و به سمت استودیو رفتی تا با لینو روی آهنگ همکاری شدتون کار کنی ولی اون بغض حتا نمیتونستی حرفی بزنی به سمت در استودیو رفتی و وارد شدی روی دو زانو فرود اومدی لینو با سرعت یک جت به سمتت اومد
لینو :آت باهات کاری کردن چی شده ها عزیزم بگو چی شده (نگران و بغض )
لینو هم بغض کرد چون خوب درمورد این کمپانی میدونست
آت:لینو اونا همه چیزو دیدن کل بدنمو چیزی که حتا خودمم جرات ندارم بهش نگاه کنم لینو من میترسم لینو (گریه)
لینو :عزیزم هیچ چیزی نیست من اینجام هیچی نیست پرنسس کوچولوی من دوست دارم و قول میدم انتقام این کارو ازشون بگیرم و....
(ادامه دارد.....)
قسط توهین به کسی ندارم و اینکه فیک هستش آره و در مورد وایجی نمیدونم و از جنبه فیک بهش نگاه کنین واقعیت نداره و یک داستان توی زهن ماهاست ممنون ازتون
مین سو
بچه ها پارت دوم رو هم بزارم ؟!
۶.۹k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.