پارت ۲
از خواب می پرد تنش داغ است و عرق از سر و رویش می ریزد .....
چشمانش را روی هم می فشارد دستی به سر و رویش می کشد
و به سمت حمام میرود
چند روزی،حسابی سرش شلوغ شده
جونگکوک:خاندان جانگ رو هم دعوت کردید ؟(با پوزخند)
جهیون:بله ارباب منظورتون اقای جانگ یونجگه،همسرشون و دختراشون و برادر زاده شون ؟!
جونگکوک:احمق از اون نسل کپک زده کس دیگه ای هم مونده ؟می تونی بری
جهیون:چشم ارباب
جونگکوک:جانگ ات برادرزاده ، برادرزاده نقشه هایی دارم برات خانوم جانگ (با پوزخند)
ادامه دارد ......
چشمانش را روی هم می فشارد دستی به سر و رویش می کشد
و به سمت حمام میرود
چند روزی،حسابی سرش شلوغ شده
جونگکوک:خاندان جانگ رو هم دعوت کردید ؟(با پوزخند)
جهیون:بله ارباب منظورتون اقای جانگ یونجگه،همسرشون و دختراشون و برادر زاده شون ؟!
جونگکوک:احمق از اون نسل کپک زده کس دیگه ای هم مونده ؟می تونی بری
جهیون:چشم ارباب
جونگکوک:جانگ ات برادرزاده ، برادرزاده نقشه هایی دارم برات خانوم جانگ (با پوزخند)
ادامه دارد ......
۲۵۴
۰۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.