fake

کوک:هیششش منم
ا/ت:کوک چرا اینطوری کردی ترسیدم
کوک:ا/ت
ا/ت:هوم
کوک:این چه لباسیه؟
ا/ت:چرا؟قشنگ نیست؟
ا/ت ویو
دستم کشید برد تو اتاق ترسیدم ولی مثل همیشه پرو رفتار کردم بهش گفتم چرا؟قشنگ نیست؟ کم کم بهم نزدیک شد و من قدم قدم رفتم عقب تا خوردم به دیوار داشت همینجوری نزدیک میشد که متوقف شد آروم و با آرامش دستشو آورد بالا و گذاشت رو بینیم و لب زد
کوک:تو مال منی دلم نمیخواد کسی به اموال من دست بزنه یا حتی ببینتشون
ا/ت:تو خیلی وقت منو از دست دادی
کوک:ا/ت عصبیم نکن
ا/ت:اگه عصبی شی چی میشه؟
کوک:گفتم اونا مال منه یه کلمه میگی چشم دیگه اینجوری لباس نمیپوشم (داد)
ا/ت:اصن چرا من برات مهمم ها تو کلویی رو داری و هزار تا دختر دیگه که برات میمیرن(داد)
کوک:چون من دوستت دارم سالها دوستت داشتم بعد رفتنم دیوونه شدم از نداشتنت خسته شدم الان که دارمت فقط کافیه بگی دوستم داری و اراده کنی دنیارو به پات میریزم هیچوقت ترکت نمیکنم و هميشه دوستت خواهم داشت(داد)
ا/ت ویو
گفت دوستم داره گفت ترکم نمیکنه گفت دنیارم به پام میریزه
کوک:عاشقتم بفهم(داد)
ا/ت:میپرستمش
راوی
ا/ت بعد گفتن این کلمه به کوک نزدیک تر شد‌ و............