پارت۲
خرگوش زیبا
جیمین:این لباسو بپوش
ات:اما من بلد نیستم
جیمین:یعنی چی بلد نیستم
ات:خب بلد نیستم کل عمرم خرگوش بودم
جیمین:اوه باشه پاشو تا کمکت کنم
بعد چند دقیقه لباسو رو بهش پوشوندم
جیمین :اینم از این
خب پاشو بریم پایین صبحونه بخوریم
ات:انتظار نداری که الان بتونم راه برم
جیمین ویو
رفتم براید استایل بغلش کردمو بردمش پایین
بعد اینکه صبحونه رو خوردیم
آماده شدم که برم کمپانی
ات:کجا میری
جیمین :میرم کمپانی زود میام
کارام که تو کمپانی تموم شد میخواستم برم که با صدای یه نفر متوقف شدم
شوگا:جیمین تو دوست دختر داری
جیمین:نه
شوگا:پس این مو چیه رو لباست
جیمین:................
پسرا :جیمین واقعا دوست دختر داری؟؟؟
جیمین :امشب بیاین خونم تا براتون قضیه رو توضیح بدم
پسرا:اوکی
اینو گفتم و رفتم خونه
درو باز کردم ولی ات رو ندیدم رفتم سمت مبل دیدم خوابش برده
تاحالا دقت نکرده بودم چقدر کیوت میخوابه
از نگاه کردن بهش دست برداشتمو رفتم تا برای شب غذا درست کنم
جیمین:این لباسو بپوش
ات:اما من بلد نیستم
جیمین:یعنی چی بلد نیستم
ات:خب بلد نیستم کل عمرم خرگوش بودم
جیمین:اوه باشه پاشو تا کمکت کنم
بعد چند دقیقه لباسو رو بهش پوشوندم
جیمین :اینم از این
خب پاشو بریم پایین صبحونه بخوریم
ات:انتظار نداری که الان بتونم راه برم
جیمین ویو
رفتم براید استایل بغلش کردمو بردمش پایین
بعد اینکه صبحونه رو خوردیم
آماده شدم که برم کمپانی
ات:کجا میری
جیمین :میرم کمپانی زود میام
کارام که تو کمپانی تموم شد میخواستم برم که با صدای یه نفر متوقف شدم
شوگا:جیمین تو دوست دختر داری
جیمین:نه
شوگا:پس این مو چیه رو لباست
جیمین:................
پسرا :جیمین واقعا دوست دختر داری؟؟؟
جیمین :امشب بیاین خونم تا براتون قضیه رو توضیح بدم
پسرا:اوکی
اینو گفتم و رفتم خونه
درو باز کردم ولی ات رو ندیدم رفتم سمت مبل دیدم خوابش برده
تاحالا دقت نکرده بودم چقدر کیوت میخوابه
از نگاه کردن بهش دست برداشتمو رفتم تا برای شب غذا درست کنم
۴۷.۱k
۱۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.