فقط برای تو P10
تصمیم گرفتم وقتی بر میگردم کره مامانینا رو سورپرایز کنم! و اینکه خب چیزی بهشون نگفتم!
وسایلامونو جمع کردم و بلیت کره رو گرفتم!
پروازمون ساعت ۵ بعد از ظهر بود!
دخترمم!
تقریبا ۲ سالش بود ولی عین بلبل حرف میزد!
بزن بریم مامانی و بابایی و سورپرایز کنیم!
○بلیمم
یه تاکسی گرفتم برای فرودگاه و بعد از چند ساعت سوار هواپیما شدیم! حدود ۳ ساعت راه داشتیم تا کره.... یه خانمی دو تا صندلی بغلمون نشسته بود که قیافش خیلی آشنا بود!
هوفففف درسته خودش بود
هانول
و..ولییی چرا ته پیشش نبود
نکنه..نه نه امکان نداره!
*لطفا کمربند های خود را ببندید
(ویو ته)
درسته!
بعد از رفتن یونا حدودا دو ماه بعدش من از هانول طلاق گرفتم چون نه من با اون میساختم نه اون با من ...درسته اون یک هرزه به تمام معنا بود.منم درسم ادامه دادم و دکترای ارتوپد داشتم و تو بهترین بیمارستان سئول کار میکردم!
ولی چقدر دلم برای یونا تنگ شده@
اون تنها عشق زندگیمه و منتظرم برگرده که بهش دوباره بگم گه چقدر دوسش دارم!#رمان
#وانشات
#تهیونگ
#بی_تی_اس#کیپاپ
#کیدراما
بچه ها ۳ پارت گذاشتم
لطفا حمایت کنید♥️
تا پارت 18 تو نوتم هست که بقیه رو فردا صبح میزارم🤍🤍
وسایلامونو جمع کردم و بلیت کره رو گرفتم!
پروازمون ساعت ۵ بعد از ظهر بود!
دخترمم!
تقریبا ۲ سالش بود ولی عین بلبل حرف میزد!
بزن بریم مامانی و بابایی و سورپرایز کنیم!
○بلیمم
یه تاکسی گرفتم برای فرودگاه و بعد از چند ساعت سوار هواپیما شدیم! حدود ۳ ساعت راه داشتیم تا کره.... یه خانمی دو تا صندلی بغلمون نشسته بود که قیافش خیلی آشنا بود!
هوفففف درسته خودش بود
هانول
و..ولییی چرا ته پیشش نبود
نکنه..نه نه امکان نداره!
*لطفا کمربند های خود را ببندید
(ویو ته)
درسته!
بعد از رفتن یونا حدودا دو ماه بعدش من از هانول طلاق گرفتم چون نه من با اون میساختم نه اون با من ...درسته اون یک هرزه به تمام معنا بود.منم درسم ادامه دادم و دکترای ارتوپد داشتم و تو بهترین بیمارستان سئول کار میکردم!
ولی چقدر دلم برای یونا تنگ شده@
اون تنها عشق زندگیمه و منتظرم برگرده که بهش دوباره بگم گه چقدر دوسش دارم!#رمان
#وانشات
#تهیونگ
#بی_تی_اس#کیپاپ
#کیدراما
بچه ها ۳ پارت گذاشتم
لطفا حمایت کنید♥️
تا پارت 18 تو نوتم هست که بقیه رو فردا صبح میزارم🤍🤍
۱۵.۴k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.