ا. ت: دوهفته بعد
ا. ت: دوهفته بعد
کوک: تنک
بعد کوک رف بی رون
پرش زمانی ب 2هفته بعد
امشب شب تولدم بود به کسی چیزی نگفتم
ا. ت: پسرا پاشین کمپانی دیرمون میشه
پسرا: بزا یکم دیگه بخوابیم
ا. ت: به من چه دیگه ساعت دوازده رسیدیم
پسرا: نه نه پاشدیم
صبونه خوریم و رفتیم کمپانی
تمرین کردیم
ا. ت ذوق مرگ بود
کوک: ا. ت چیزی شده
ا. ت ویو
کوک: چیزی شده
بعد از این حرف کوک خیلی نارلحت شدم خیلی😭
سوار ماشین بودیم
نامی: ا. ت چی شد لبخند از رو لبات رف
ا. ت: نه چیزی نیس(بالبخند فیک)
پسرا: مطمئتی
.ا. ت: آره
پسرا: باشه
رسیدیم خونه
کوک ویو
همین که وارد خونه شدیم ا. ت سریع رف تو اتاق و محکم درو بست
من و پسرا رفتیم دم در اتاق ا. ت
در زدیم
ا. ت درو باز نکرد
همه رفتیم خوابیدیم
صبح روز بعد
(از شامپو های گلرنگ استفادی کنید دیدین دیرین پیا م های بازرگانی)
ا. ت باچشای پف کرده اومد بیرون
پسرا: ا. ت حالت خوبه(محض اتلاع امروز کمپانی طعطیلع) ا. ت: عالیم نگا کنید بهتر من رو زمین نی
جین: باشه من رفتم صبونه درس کنم
ا.ت: من میریم بیرون
پسراع: آخه
ا. ت رف بیروت
(لباس ا. ت اسلاید بعد)
رفتم یجا که کسی پیدام نکنه
نشستم مث دیونه ها گریه کردم
ته: ا. ت چه ش شده تا دیروز حالش خوب بود
جین: نمیدونم شاید قات زده
کوک: موافقم
نامی: ولی لباسش خیلی باز نبود
شرط ها:
20لایک
30پیام
کوک: تنک
بعد کوک رف بی رون
پرش زمانی ب 2هفته بعد
امشب شب تولدم بود به کسی چیزی نگفتم
ا. ت: پسرا پاشین کمپانی دیرمون میشه
پسرا: بزا یکم دیگه بخوابیم
ا. ت: به من چه دیگه ساعت دوازده رسیدیم
پسرا: نه نه پاشدیم
صبونه خوریم و رفتیم کمپانی
تمرین کردیم
ا. ت ذوق مرگ بود
کوک: ا. ت چیزی شده
ا. ت ویو
کوک: چیزی شده
بعد از این حرف کوک خیلی نارلحت شدم خیلی😭
سوار ماشین بودیم
نامی: ا. ت چی شد لبخند از رو لبات رف
ا. ت: نه چیزی نیس(بالبخند فیک)
پسرا: مطمئتی
.ا. ت: آره
پسرا: باشه
رسیدیم خونه
کوک ویو
همین که وارد خونه شدیم ا. ت سریع رف تو اتاق و محکم درو بست
من و پسرا رفتیم دم در اتاق ا. ت
در زدیم
ا. ت درو باز نکرد
همه رفتیم خوابیدیم
صبح روز بعد
(از شامپو های گلرنگ استفادی کنید دیدین دیرین پیا م های بازرگانی)
ا. ت باچشای پف کرده اومد بیرون
پسرا: ا. ت حالت خوبه(محض اتلاع امروز کمپانی طعطیلع) ا. ت: عالیم نگا کنید بهتر من رو زمین نی
جین: باشه من رفتم صبونه درس کنم
ا.ت: من میریم بیرون
پسراع: آخه
ا. ت رف بیروت
(لباس ا. ت اسلاید بعد)
رفتم یجا که کسی پیدام نکنه
نشستم مث دیونه ها گریه کردم
ته: ا. ت چه ش شده تا دیروز حالش خوب بود
جین: نمیدونم شاید قات زده
کوک: موافقم
نامی: ولی لباسش خیلی باز نبود
شرط ها:
20لایک
30پیام
۲۴.۲k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.