ات:ای... بابایی
ات:ای... بابایی
ران:جانم
ات:پام خاب رفته
ران:بلند کردنت ات*پس من میبرمت توماشین
ات:سرخ*مرسی
ویو ماشین
ران:هی تو مادر پدر داری
ات:اره... ولی از خونه بیرونم کردن
ران:چرا
ات:من مشخصات یزیدو دارم... روانیم هستم
ران:پس دلیله زخمای دستتم همینه
ات:اره
ران:دختره قشنگم... این کارو نکن.... تو هنوز جوونی
ات:دسته خودم نیست... روانشناسم گفت سادیسم و مازوخیسم دارم
ران:ولی تو فقط یه دختر بچه ای.
ات:اره... ولی تو سنه کم روانی شدم هق
ران:گریه نکن
ات:باش*پاک کردن اشکاش
نیم ساعت بعد
ران:رسیدیم*پیاده شدن
باز کردن در برای ات*
ات:مرسی
ذهنش:جنتلمن
ران:باز کردن در ساختمون برای ات*اول شما برو خانومه جوان
ات:ممنون*رفتن
ذهنش:جوننن چقدر جنتلمنهههههه
ریندو:سلام کوچولو
ات:من کوچولو نیستم
ریندو:از دیده من که هستی
ران:جانم
ات:پام خاب رفته
ران:بلند کردنت ات*پس من میبرمت توماشین
ات:سرخ*مرسی
ویو ماشین
ران:هی تو مادر پدر داری
ات:اره... ولی از خونه بیرونم کردن
ران:چرا
ات:من مشخصات یزیدو دارم... روانیم هستم
ران:پس دلیله زخمای دستتم همینه
ات:اره
ران:دختره قشنگم... این کارو نکن.... تو هنوز جوونی
ات:دسته خودم نیست... روانشناسم گفت سادیسم و مازوخیسم دارم
ران:ولی تو فقط یه دختر بچه ای.
ات:اره... ولی تو سنه کم روانی شدم هق
ران:گریه نکن
ات:باش*پاک کردن اشکاش
نیم ساعت بعد
ران:رسیدیم*پیاده شدن
باز کردن در برای ات*
ات:مرسی
ذهنش:جنتلمن
ران:باز کردن در ساختمون برای ات*اول شما برو خانومه جوان
ات:ممنون*رفتن
ذهنش:جوننن چقدر جنتلمنهههههه
ریندو:سلام کوچولو
ات:من کوچولو نیستم
ریندو:از دیده من که هستی
۳.۲k
۱۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.