«بر نمی گردی ؟»
«بر نمیگردی ؟»
«میخوام !»
«پس چرا نمیای؟ من که بهت گفتم ببخشید»
«برگردم که چی بشه ؟
که تو دوباره تکرار کنی ؟
که دوباره بشکنم ؟
میدونی هزاران بار بهت فرصت دادم ؟
هزاران بار چشم پوشی کردم ؟
قدر دونستی ؟»
«هوسوکا این تویی ؟ تو که اینجوری نبودی
خب منم آدمم اشتباه میکنم »
«اشتباه؟
اشتباه هایی که میگی شد عادت
شد کاره هر روزت
بازم میگی اشتباه ؟
من به خاطره تو دیگه نمیتونم به هیچ احدالناسی اعتماد کنم
من باختم !
به خودم
به احساسم
فکر کردم مشکل از منه
ولی نبود»
«میفهمی چی میگی ؟»
«اکنون چشم هایم گشوده شد
هنگامی که زخم خورده ام از سوی تو
وجوم از جانب خویش فرومایه شد
آنگاه که طرد شدم از سوی تو
خوشی هایم محو شد
ولیکن پند شد برایم کردار تو »
«میخوام !»
«پس چرا نمیای؟ من که بهت گفتم ببخشید»
«برگردم که چی بشه ؟
که تو دوباره تکرار کنی ؟
که دوباره بشکنم ؟
میدونی هزاران بار بهت فرصت دادم ؟
هزاران بار چشم پوشی کردم ؟
قدر دونستی ؟»
«هوسوکا این تویی ؟ تو که اینجوری نبودی
خب منم آدمم اشتباه میکنم »
«اشتباه؟
اشتباه هایی که میگی شد عادت
شد کاره هر روزت
بازم میگی اشتباه ؟
من به خاطره تو دیگه نمیتونم به هیچ احدالناسی اعتماد کنم
من باختم !
به خودم
به احساسم
فکر کردم مشکل از منه
ولی نبود»
«میفهمی چی میگی ؟»
«اکنون چشم هایم گشوده شد
هنگامی که زخم خورده ام از سوی تو
وجوم از جانب خویش فرومایه شد
آنگاه که طرد شدم از سوی تو
خوشی هایم محو شد
ولیکن پند شد برایم کردار تو »
۲.۳k
۰۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.