دلم نیومد نزارم🙃
پارت سه
فیک: آلوده ب درد
ژنوس: دختر چیه بگو دیگ هی دختر ات چرا توی فکری🤔
ات: درخاست همکاریه از گروه بی تی اس😐
ژنوس: حالا قیافه اتو اینطور کردی خوشحال باش 😁
ات: برم کره توی شهری ک اون خانواده هستن برم 😡
ژنوس: ای بابا نمیخایی بری توی خونه اونا برو خونه رورا تنا هم هست خوشحال میشه منم گاهی وقتا میام🙂
ات: باید فک کنم 🙄
(برش ب ی هفته بعد)
ات بلاخره تصمیمشو گرفت و ساکشو بست ی لباس ست مشکی چرم پوشید و از ژنوس خداحافظی کرد با ی بغل چند دقیقه ایی حرکت کرد سمت فرودگا
(برش ب پرواز ات)
ات گوشیشو ازحالت پرواز در آورد و ب ژنوس زنگ زد بهد دو بوق برداشت
ژنوس: سلام رسیدی؟ 🙂
ات: سلام آره بهم زنگ بزنا 🙂
ژنوس: حتما برو مراقب خدت باش 🙃
گوشیو بعد چند دقیقع حرف زدن قطع کرد و رفت سمت خونه رورا
(باز در خماری بمانید)
فیک: آلوده ب درد
ژنوس: دختر چیه بگو دیگ هی دختر ات چرا توی فکری🤔
ات: درخاست همکاریه از گروه بی تی اس😐
ژنوس: حالا قیافه اتو اینطور کردی خوشحال باش 😁
ات: برم کره توی شهری ک اون خانواده هستن برم 😡
ژنوس: ای بابا نمیخایی بری توی خونه اونا برو خونه رورا تنا هم هست خوشحال میشه منم گاهی وقتا میام🙂
ات: باید فک کنم 🙄
(برش ب ی هفته بعد)
ات بلاخره تصمیمشو گرفت و ساکشو بست ی لباس ست مشکی چرم پوشید و از ژنوس خداحافظی کرد با ی بغل چند دقیقه ایی حرکت کرد سمت فرودگا
(برش ب پرواز ات)
ات گوشیشو ازحالت پرواز در آورد و ب ژنوس زنگ زد بهد دو بوق برداشت
ژنوس: سلام رسیدی؟ 🙂
ات: سلام آره بهم زنگ بزنا 🙂
ژنوس: حتما برو مراقب خدت باش 🙃
گوشیو بعد چند دقیقع حرف زدن قطع کرد و رفت سمت خونه رورا
(باز در خماری بمانید)
۷.۱k
۰۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.