پارت اخر
به سمت اتاق رفتمو لباسمو پوشیدم به اتم کمک کردم لباساشو بپوشه
پرش زمانی به یه هفته بعد ویو ات
+چند روزه حالم بده به اجوما گفتم برام بیبی چک بخره اونم خرید تست و انجام دادم که دیدم مثبته خیلی خوشحال شدم منتظر بودم شوگا بیاد که بهش بگم
پرش زمانی به ساعتی که شوگا اومد
+اا شوگا اومدی
=چیه خستم
+من یه خبر خوب برات دارم
=اها حالا چیه
+من حاملم
=چییی اون بچه رو سقط میکنی
+😭😭نه نه نمیکنم
=میکنی
ویو شوگا
گفت بچه رو سقط نمیکنه منم کتکش زدمو به سمت بیمارستان بردم
+😭😭😭😭😭😭😭
=انقد گریه نکن سرم رفتتتتت(با داد)
=دستشو گرفتمو وارد بیمارستان شدم
=ببخشید اومدیم برای سقط بچه
×اون اتاق مراجعه کنید مرسی
=سلام برای سقط بچه اومدیم
/هر دو راضی هستین
=بله
+😭😭😭😭من من
=ساکت
/خیله خب رو اون تخت دراز بکشین
=برو
/میخوایین برای اخرین بار صدای ضربان قلبشو بشنوین
+ارهه😢
دکتر دستگاه رو شکمم حرکت داد که صدای ضربانش در اومد اشک تو چشام جمع شد چرا باید مجبور باشم بچمو سقط کنم سرمو به جهت مخالف مانیتور چرخوندم
/خب دیگه شروع میکنیم
=ص.صصب کنین نمیخوام سقط بشه
/شما پدر خوبی در اینده میشین
=میشه تنهامون بزارین
/حتما
سمت ات رفتمو بغلش کردم
=گریه نکن بیب ببخشید
+شوگااا😭😭😭
=عزیزم گریه نکن قلبم درد میگیره ها
+باشهه
=افرین
چند ماه بعد بچتون به دنیا اومد و پسر بود و شوگا همیشه بخاطره اینکه بهش توجه نمیکنی قهر میکنه ولی وقتی به سمتش میرب و از دلش در میاری باهات اشتی میکنه
خلاصه که زندگیه خوبی دارین
پایاننننننن
فیک بعدی از کی باشه😉
پرش زمانی به یه هفته بعد ویو ات
+چند روزه حالم بده به اجوما گفتم برام بیبی چک بخره اونم خرید تست و انجام دادم که دیدم مثبته خیلی خوشحال شدم منتظر بودم شوگا بیاد که بهش بگم
پرش زمانی به ساعتی که شوگا اومد
+اا شوگا اومدی
=چیه خستم
+من یه خبر خوب برات دارم
=اها حالا چیه
+من حاملم
=چییی اون بچه رو سقط میکنی
+😭😭نه نه نمیکنم
=میکنی
ویو شوگا
گفت بچه رو سقط نمیکنه منم کتکش زدمو به سمت بیمارستان بردم
+😭😭😭😭😭😭😭
=انقد گریه نکن سرم رفتتتتت(با داد)
=دستشو گرفتمو وارد بیمارستان شدم
=ببخشید اومدیم برای سقط بچه
×اون اتاق مراجعه کنید مرسی
=سلام برای سقط بچه اومدیم
/هر دو راضی هستین
=بله
+😭😭😭😭من من
=ساکت
/خیله خب رو اون تخت دراز بکشین
=برو
/میخوایین برای اخرین بار صدای ضربان قلبشو بشنوین
+ارهه😢
دکتر دستگاه رو شکمم حرکت داد که صدای ضربانش در اومد اشک تو چشام جمع شد چرا باید مجبور باشم بچمو سقط کنم سرمو به جهت مخالف مانیتور چرخوندم
/خب دیگه شروع میکنیم
=ص.صصب کنین نمیخوام سقط بشه
/شما پدر خوبی در اینده میشین
=میشه تنهامون بزارین
/حتما
سمت ات رفتمو بغلش کردم
=گریه نکن بیب ببخشید
+شوگااا😭😭😭
=عزیزم گریه نکن قلبم درد میگیره ها
+باشهه
=افرین
چند ماه بعد بچتون به دنیا اومد و پسر بود و شوگا همیشه بخاطره اینکه بهش توجه نمیکنی قهر میکنه ولی وقتی به سمتش میرب و از دلش در میاری باهات اشتی میکنه
خلاصه که زندگیه خوبی دارین
پایاننننننن
فیک بعدی از کی باشه😉
۱۶.۳k
۲۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.