پارت5
ویو ات
کوک روم خیمه زد میخواست ببوستم که گفتم
-ارباب
+بله(نفس نفس
-من پریوردم
+اوه یادم نبود
-......
+پس میرم دوش آب سرد میگیرم میتونی بری داخل اتاقت
-چشم
پاشدم رفتم میتونم هنوز نگاهاش رو روی خودم نگاه کنم تا رفتم از در بیرون هم هنوز نگام میکرد خب چیکار کنم پریوردم بره با یکی دیگه نه اصلا با خودم وایسا من چم شده اصن چرا حسودی میکنم
داشتم همینجوری فکر میکردم که یکی دستمال رو دهنم چذاشت و سیاهی
کوک روم خیمه زد میخواست ببوستم که گفتم
-ارباب
+بله(نفس نفس
-من پریوردم
+اوه یادم نبود
-......
+پس میرم دوش آب سرد میگیرم میتونی بری داخل اتاقت
-چشم
پاشدم رفتم میتونم هنوز نگاهاش رو روی خودم نگاه کنم تا رفتم از در بیرون هم هنوز نگام میکرد خب چیکار کنم پریوردم بره با یکی دیگه نه اصلا با خودم وایسا من چم شده اصن چرا حسودی میکنم
داشتم همینجوری فکر میکردم که یکی دستمال رو دهنم چذاشت و سیاهی
۹.۲k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.