𝙇𝙞𝙛𝙚 𝙊𝙣 𝙈𝙮 𝙊𝙬𝙣 𝙏𝙚𝙧𝙢𝙨!
𝙇𝙞𝙛𝙚 𝙊𝙣 𝙈𝙮 𝙊𝙬𝙣 𝙏𝙚𝙧𝙢𝙨!
part14
_باشه عشقم یهو یه نفر در اتاقم رو زد کیه
+منم میشه بیام داخل
_بیا اومد داخل
+داشتی با کی حرف میزدی
_بادوستم لیسا
+آها
_فردا منو لونا میخوایم بریم پارتی با لیسا اینا کلا اکیپی میای
+حالا ببینم چی خیشه
_بیا بابا با دوستام معرفیت میکنم شاید دلت خواست بیای تو اکیپ ما
+ خوابت نمی بره
_نه
+میای یکم گیم بزنیم
_اره بریم رفتیم اتاق گیم داشتیم بازی میکردیم راستی جیمین
+چیه
_بهم نگفتی شغلت چیه
+خب عام چتور بهت بگم که یهو لونا اومد تو اتاق یه نفس راحت کشیدم
؛اینجا چه خبره
_کوری داریم بازی می کنیم
؛بدون من
_بیا بازی کن تا ساعت دو شب داشتیم بازی میکردیم خب دیگه بسه بیاین بریم بخوابیم
؛بریم راستی ات بیا تو اتاق من بخوابیم
_باشه رفتیم توی اتاق لونا قضیه پارتی رو بهش گفتم قبول کرد به لیسا پیام دادم لوکیشن رو فرستاد گفت ساعت نه اونجا باشیم بهش گفتم اوکی و لالا
ویو ات
_صبح ساعت دوازده ظهر از خواب بیدار شدم لونا نبود فکر کردم لونا بیدار شده رفتم سمت اتاق خودم یه حموم چند مینی رفتم روتین پوستیم رو انجام دادم یه لباس راحتی پوشیدم و موهام رو خشک کردم یه آرایش کوچیکی هم کردم رفتم پایین
؛به چه عجب خابالو مون بیدار شد
_دیشب خیلی خسته بودم نهار درست نکردی گشنمه(چه پرو تو خونه مردم خونه کردی پرو هم هستی)
؛اره صبر کن به آجوما بگم برات بکشه
_نمیخوام خودم میرم میکشم
؛باشه خر
_رفتم غذا کشیدم جیمین رو صدا زدم
؛جیمین نیست یه کار واجب بهش پیش اومده رفت
_اوکی شروع کردم غذا خوردن غذام تموم شد رفتم دستم رو شستم رفتم تو حیاط رو تاب نشستم توی کتابم داشتم رمان عروس ارباب رو میخوندم که جیمین پشتم مثل جن اومد هوی چته قلبم اومد تو دهنم
+چی داری میخونی
_رمان
+چه رمانی
_عروس ارباب خیلی خوبه من دو بار خوندم
+لینکش رو بفرست
_جدی تو هم میخونی
+نه ولی چون تو گفتی دوست دارم بخونم
_باشه الان میفرستم پارت یکشو بخونی عاشقش میشی
+من عاشق شدم دیگه نمیشم(زیر لب)
_چیزی گفتی
+نه گفتم لینکش رو زود بفرست
_یه دقیقه صبر کن لینکش رو دانلود کنم
part14
_باشه عشقم یهو یه نفر در اتاقم رو زد کیه
+منم میشه بیام داخل
_بیا اومد داخل
+داشتی با کی حرف میزدی
_بادوستم لیسا
+آها
_فردا منو لونا میخوایم بریم پارتی با لیسا اینا کلا اکیپی میای
+حالا ببینم چی خیشه
_بیا بابا با دوستام معرفیت میکنم شاید دلت خواست بیای تو اکیپ ما
+ خوابت نمی بره
_نه
+میای یکم گیم بزنیم
_اره بریم رفتیم اتاق گیم داشتیم بازی میکردیم راستی جیمین
+چیه
_بهم نگفتی شغلت چیه
+خب عام چتور بهت بگم که یهو لونا اومد تو اتاق یه نفس راحت کشیدم
؛اینجا چه خبره
_کوری داریم بازی می کنیم
؛بدون من
_بیا بازی کن تا ساعت دو شب داشتیم بازی میکردیم خب دیگه بسه بیاین بریم بخوابیم
؛بریم راستی ات بیا تو اتاق من بخوابیم
_باشه رفتیم توی اتاق لونا قضیه پارتی رو بهش گفتم قبول کرد به لیسا پیام دادم لوکیشن رو فرستاد گفت ساعت نه اونجا باشیم بهش گفتم اوکی و لالا
ویو ات
_صبح ساعت دوازده ظهر از خواب بیدار شدم لونا نبود فکر کردم لونا بیدار شده رفتم سمت اتاق خودم یه حموم چند مینی رفتم روتین پوستیم رو انجام دادم یه لباس راحتی پوشیدم و موهام رو خشک کردم یه آرایش کوچیکی هم کردم رفتم پایین
؛به چه عجب خابالو مون بیدار شد
_دیشب خیلی خسته بودم نهار درست نکردی گشنمه(چه پرو تو خونه مردم خونه کردی پرو هم هستی)
؛اره صبر کن به آجوما بگم برات بکشه
_نمیخوام خودم میرم میکشم
؛باشه خر
_رفتم غذا کشیدم جیمین رو صدا زدم
؛جیمین نیست یه کار واجب بهش پیش اومده رفت
_اوکی شروع کردم غذا خوردن غذام تموم شد رفتم دستم رو شستم رفتم تو حیاط رو تاب نشستم توی کتابم داشتم رمان عروس ارباب رو میخوندم که جیمین پشتم مثل جن اومد هوی چته قلبم اومد تو دهنم
+چی داری میخونی
_رمان
+چه رمانی
_عروس ارباب خیلی خوبه من دو بار خوندم
+لینکش رو بفرست
_جدی تو هم میخونی
+نه ولی چون تو گفتی دوست دارم بخونم
_باشه الان میفرستم پارت یکشو بخونی عاشقش میشی
+من عاشق شدم دیگه نمیشم(زیر لب)
_چیزی گفتی
+نه گفتم لینکش رو زود بفرست
_یه دقیقه صبر کن لینکش رو دانلود کنم
۶.۶k
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.